با وجود برگزاری چندین دوره جشنوارهی کودک و در حالی که سینمای کودک جهان دوران رونق و غنای خود را طی میکند، سینمای کودک ایران به شکل بیسابقهیی بیرمق و راکد شده و در آستانهی محو شدن قرار گرفته است.
هرچند موقعیت فعلی این نوع سینما بیشک نمیتواند جدا از موقعیت کلی سینمای بحرانزدهی ایران باشد، با این حال عوامل فوقالعادهی دیگری نیز برای فروپاشی بیش از پیش آن دست به کارند که در زیر به برخی از آنها اشاره شده است.
-----------------------------------------------
- سینمای کودک و سوءتفاهم دربارهی تقاضای بازار
به نظر میرسد همانگونه که سودآوری و تقاضای بازار زمانی موجب استقبال تهیهکنندگان از سرمایهگذاری و تولید شتابزده در زمینهی فیلمهای كودكان در حال حاضر همان متغیرها بهانهی گریز همان تهیهکنندگان خردهپا از تولید در این زمینه شدهاند.
این در حالی است که در سالهای اخیر با اوجگیری دوبارهی سینمای کودک در سطح جهانی، شاهد رونق این گونه و گسترش تولید آن در کشورهای صاحب سینما بودهایم.
از طرفی کثرت قابل توجه گروه سنی کودک و نوجوان در جامعهی ایران، این بازار را جذابتر مینمایاند.
با این همه امروزه جدا از بحران فراگیر سینمای ایران، تولید در زمینهی کودک چنان فروکش کرده است که برخی از دستاندرکاران این حوزه از آن به عنوان مرگ مغزی یاد میکنند.
ظاهراً تهیهکنندگان و فیلمسازان همواره نگران سینمای ایران، در موجودیت مخاطب کودک برای تولیدات سینمایی بهشدت دچار سوءتفاهم و سردرگمی هستند و در جذب این گروه، ناتوان.
----------------------------------------------------
- از دیگر معضلات اساسی سینمای کودک ایران، تمرکزگرایی و سیاستگذاری بسته و محدود است.
متولیان فرهنگی با نظر به دو مقوله، یکی تربیت و مراقبت بنیادین فرهنگی کودکان و نوجوانان و دیگری حفاظت و حمایت اجرایی با توجه به مؤلفههای اقتصادی این وادی، دایرهی بسیار تعریفشده و نظاممندی را برای تولیدات سینمای کودک تدارک دیدهاند و به نظر می رسد که در این دو مقوله چندان موفق نبودهاند.
بدیهی است که در دنیای معاصر هنگامی که کودک نتواند خوراک فرهنگی مناسبی از رسانههای در دسترسش بگیرد، به آسانی راههای ارتباطی دیگری را جستوجو خواهد کرد و این یعنی نقض غرض؛ چنانكه در سالهای اخیر دو نهاد مهم تربیت فرهنگی کودکان و نوجوانان، وزارت آموزش و پرورش و سازمانها و نهادهای تابعه و کانون پرورش فکری، در عرضهی آثار تصویری و سینمایی چنین ناکارآمد و دستخالی بودهاند.
----------------------------------------
- تالارهای سینمای کودکان
در حالی که حدود یک دهه پیش، گروه سینمایی کودک و نوجوان به راه افتاد و صحبت بر سر گسترش این گروه سینمایی در تهران و شهرستانها بود، امروزه سینماهای مخصوص کودکان یکییکی یا به تعطیلی کشیده شده و یا به نمایش فیلمهای بزرگسالان میپردازند؛ حتی سینما کانون، سینمای اختصاصی کانون پرورش فکری، در بیشتر ایام سال فیلمهایی خارج از دایرهی کودک و نوجوان عرضه میکند و عملاً گروه سینمایی کودک و نوجوان تعطیل شده است.
بدیهی است زمانی که فیلمی برای نمایش در این عرصه وجود نداشته باشد، سینماها نیز خالی میمانند و رویهی خود را تغییر میدهند.
--------------------------------------------------
- تقابل نگاه جشنوارهها و سلیقهی کودک
اگر به الگوها و آرای جشنوارهها نگاهی شود، نوعی گرایش روشنفکرانه و فاصلهگیری از سلیقهی طبیعی کودک را شاهد هستیم؛ جشنوارهها به راهی میروند و کودکان به راهی دیگر و به همین دلیل است که اغلب تأثیر بهسزایی را از جشنوارهها در تولیدات ویژهی کودکان نمیبینیم.
برخی در سینمای کودک ایران، خط روشنفکرانهی تولید آثار را به پیش از انقلاب و آثار مشهور به کانونی میکشانند.
بسیاری از آثاری از این دست همچون «نان و کوچه»ی عباس کیارستمی، «عمو سبیلو»ی بهرام بیضایی، «هفتتیرهای چوبیِ» شاپور قریب، آثار کودکانهی «کیومرث پوراحمد» و ... هرچند از دنیای شاد و شلوغ کودکان جدا هستند، با این حال در ارتباط با این گروه و تأثیرگذاری بر آنان ناتوان نبوده و مخاطب کودک را اغلب راضی نگاه میدارند؛ در برابر، بسیار دیدهایم که برخی آثار تشویقشده در جشنوارهها به کلی برای مخاطب کودک غریبه میماند.
در سالهای اخیر در جشنوارههای فیلم کودک سعی شده است با نگاه و زاویهیی هماهنگ با سلیقه و طبیعت کودک به دنیای او نگاه شود.
از این رو گروههایی از کودکان و نوجوانان برای داوری آثار جشنوارهها نهاده شده و هیئتهای کارشناسی نیز جهت این امر برنامهریزی کردهاند. با این همه به نظر میرسد حکم اثرگذار نهایی همچنان متکی به گروه داوران سرشناس بزرگسال و تابع فضا و سلیقهی جشنوارههای بزرگ بینالمللی است.
--------------------------------------------------
- فیلمسازانی که بزرگ شدهاند
رکود سینمای کودک تنها برآمده از بحران سینمای ایران نیست؛ فیلمسازان معتبر دنیای کودکان همچنان مشغولاند و فیلم میسازند، اما دیگر نه برای کودکان.
«عباس کیارستمی» که اساساً كار خود را با فیلمسازی برای کودکان آغاز کرد و به فیلمساز شاخص این گروه در سطح جهان تبدیل شد، دیگر مدتهاست برای کودکان فیلم نمیسازد و موفقیتهای بینالمللی خود را در دنیای بزرگسالان جستوجو میکند.
«کیومرث پوراحمد» - فیلمساز کودکان - نیز مدت زمانی است که قدم به قدم از این عرصه فاصله گرفته و به دنبال رابطهی وسیعتر با بزرگسالان است.
«مجید مجیدی» که اساساً الفبای فیلمسازی او همان الفبای ساخت آثار کودک است، فیلم به فیلم بزرگ شده و دنیای کودکان دیگر چندان دغدغهی ذهنی او نیست.
دیگر فیلمسازان شاخص این عرصه نیز جهت فیلمسازی خود را از کودکان گردانده و به سمت و سوی دیگری میل دادهاند؛ «مرضیه برومند»، «کامبوزیا پرتوی» و برخی نیز چون «ابراهیم فروزش» و «ابوالفضل جلیلی» مدتهاست که شرایط فیلمسازی خاص آنان برایشان فراهم نمیشود و با کمکاری خود از این وادی دور شدهاند. تک و توکی از فیلمسازان این رشته همچون «محمدعلی طالبی» هنوز به کودکان وفادار ماندهاند.
شاید آنچه در این میان نقش تعیینکنندهیی داشته، تغییر فضا و حال و هوای جشنوارههای رنگارنگ بینالمللی بوده، در حالی که بزرگترین دستاوردهای بینالمللی سینمای ایران در گروی آثار کودک و نوجوان به دست آمده است!
به نظر میرسد اگر زمانی نوعی نگاه نوستالژیک و اجتماعی به کودکان برای جشنوارههای جهانی جذابیت داشت، امروزه گرایشها و سلیقههای دیگری بر آنها حاکم شده و شاید همین امر راه فیلمسازان معتبر سینمای ایران را به مسیری دیگر کشانده است.
سینمای کودک و نوجوان ایران اگرچه از نظر تعداد سینماگرانش فقیر است، اما تجربههایی در این عرصه به دست آورده که ارزشمندند.
در این سینما گروهی از سینماگران با انتخاب داستانهای کلیشهیی که معمولاً هم به عروسی یا جشنی ختم میشوند تا امکان بزن و بکوب فراهم گردد، کوشیدهاند به نوعی سینما دست یابند که خانوادهها را به سینماها بکشاند، اما اگر از چند نمونهی موفق مانند «کلاهقرمزی» بگذریم، این نوع سینما نتوانسته است راهی به دهی بگشاید.
این سینما تلاش دارد تا با دست یافتن به جنبههایی از زندگی که هم کودکان آنها را بپسندند و هم بزرگترها، فیلمهایی تولید کند که همهی اعضای خانوادهها بتوانند آنها را ببینند.
این نوع فیلمسازی کماکان ادامه دارد و در هر سال یکی - دو فیلم با چنین رویکردی ساخته میشود، ولی بخشی از سینمای کودک و نوجوان ایران چند سالی متوقف شده است.
بخشی از سینمای کودک و نوجوان ایران، روزگاری با حضور چهرههای برجستهیی چون «عباس کیارستمی، کیومرث پوراحمد، کیانوش عیاری، مجید مجیدی، کامبوزیا پرتوی و ...» جایگاهی مهم برای خود به دست آورده بود، اما در سالهای اخیر از این نوع سینما خبری نیست و این سینما هیچ سهمی در تولید فیلمهای کودک و نوجوان ندارد.