سيد ابراهيم صهبا ُ در حدود سال ۱۲۸۶ خورشيدي در در روستاي عبدل آباد تولد يافت . وي شاعري تواناست كه مضامين شيرين را با ساده ترين لفظ بيان ميكند . در ايامي كه روزنامه باباشمل بمديريت مهندس رضا گنجه در تهران منتشر ميشد . صهبا بنام مستعار شيخ سرنا در آن روزنامه اشعاري ميسرود و مطالبي مي نگاشت كه در عين شيريني و لطافت جريانات سياسي روز را نيز انتقاد ميكرد.
صهبا در سرودن شعرهای فی البداهه شهرت فراوان داشت.شعری را که در زیر می خوانید صهبا به هنگام بازنشستگی رهی سروده است.
در گوش رهی شاعر آزاده بگفتم ای در ره تو سیم تنان دسته به دسته
با طبع لطیف و نفس گرم تو بازست بر روی تو هرجا که بود یک در بسته
امروز شنیدم که پس از محنت بسیار از خدمت دولت شده ای باز نشسته
از پرسش من کرد چو گل خنده و گفتا دانی که رهی طرفی از این باغ نبسته
افسوس که عمری با بطالت گذراندیم از کار مکرر شده وامانده و خسته
صد شکر که از بند مصائب شدم آزاد از دولت فرخنده و اقبال خجسته
دولت اگر از خدمت خود کرد معافم از خدمت خوبان نشوم بازنشسته