احمدرضا طالبیان در جریان رقابت های قهرمانی آسیا آنچه از آن می ترسید را تجربه کرد و پس از سال ها مدال طلای کایاک هزار متر را از دست داد و این بار به مدال نقره رسید. شاید کمتر کسی باور می کرد او که بعد از المپیک وارد حاشیه نشود. طالبیان همیشه سعی می کرد با تمام مشکلات و کمبودها تنها به قهرمانی در آسیا و پیشرفتش فکر کند به همین دلیل کمتر کسی فکر میکرد که او نتواند در ازبکستان روی سکوی قهرمانی برود.
اما به گفته خودش هر 250 متر یک ثانیه از حریفش عقب افتاد و بر روی سکوی دوم ایستاد. احمدرضا طالبیان پس از این اتفاق مدال های طلای زیادی در مواد دیگر بدست آورد اما نقره در ماده اصلی خودش بسیار ناراحتش کرده است. او درباره این رقابتها و نقره ای که برایش بسیار تلخ بود صحبت کرد. طالبیان اعتقاد دارد در یک سال گذشته اشتباههایی داشته که دیگر تکرار نکرده است. حالا با این شکست انگیزه بیشری دارد تا برای بازی های آسیایی 2014 آماده شود و به هدفش که دو مدال طلا است برسد. طالبیان در این گفت و گوی مفصل درباره خیلی چیزها حرف زد.
مشروح گفت و گو را در ادامه می خوانید:
* از عملکردت در قهرمانی آسیا که با مدال نقره همراه بود صحبت کن؟
بله! حریف ازبکستانیام یک ثانیه یک ثانیه از من پیشی گرفت و قهرمان شد. حریف ازبکستانیام خیلی قدرتمند کار کرد و واقعا نتوانستم به او برسم. خیلیها گفتند موج بود، باد برخلاف ما بود، اما هیچکدام از اینها دلیل باخت نیست چون من آنجا بودم که مسابقه دادم و دوم شدم. همین بودم و واقعا نتوانستم از او پیشی بگیرم. سطح من همانقدر بود چون آمادگی نداشتم. مسابقه شرکت نکرده بودم. اردو نداشتم. ما به انزلی رفتیم و در آنجا اردو زدیم، اما شرایط آنجا خوب نبود. با اینکه فکر میکردم انزلی خوب است و جواب میدهد، اما نشد و آن اردوها نتوانست آمادگی من را افزایش دهد. من دو زمستان را کاملا از دست دادم و تاثیرش اینجا دیده شد. زمانی که تمرین ها کامل نباشد این اتفاق می افتد.
* قبل از رقابتها نگران بودی و حالا آنچه را که از آن می ترسیدی تجربه کردی. این نگرانی وجود داشت؟
صددرصد نگران بودم. تا قبل از المپیک لندن که این اتفاقها افتاد همه چیز روی برنامه بود. تا 4 سال آینده میدانستیم چه برنامهای داریم و براساس آن گام برمیداشتیم. قبل از المپیک با آن تغییرات همه چیز خراب شد و همه برنامهها از دست رفت. وارد بلاتکلیفی شدیم. نمیدانستیم میشود یا نه. بالا و پایین داشتیم و نمیدانستم وضعیت چه خواهد شد. همان شرایط نگرانی ایجاد میکرد که بالاخره تاثیرش در ازبکستان دیده شد. من زیاد حرف نمیزنم، دعوا نمیکنم و خودم را خالی نمیکنم. بیشتر در خودم میریزم و سعی میکنم مشکل را خودم حل کنم. اما این مشکل مشکلی نبود که به تنهایی حل کنم. به انرژی، زمان، توان و پول زیادی نیاز داشت که من اینها را نداشتم و هرچه تلاش کردم مشکلم حل نشد.
* اما همچنان با قدرت کار می کنی. آیا هنوز به بازی های آسیایی کره جنوبی فکر می کنی؟
مطمئنا تا بازیهای آسیای کرهجنوبی اشتباهی که در این یک سال کردم را تکرار نخواهم کرد. بحث ایران ماندن یا نماندن نیست. برای حل مشکلم از دیگران کمک میگیرم تا بتوانم مدال بگیرم. هدف من کسب مدال طلا برای ایران و قایقرانی است و تمام تلاشم را انجام خواهم داد تا در بازیهای آسیایی بتوانم به این هدف برسم. من از گوانگجو که آمده بودم به همه میگفتم در گوانگجو یک طلا و یک برنز گرفتم اما قبل از انتخابی المپیک میگفتم میخواهم دو مدال طلا بگیرم. این شدنی است و میتوانم. اگر همان چیزی که قبلا بودم باشم میتوانم نتیجه بگیرم. پس با قدرت برای سال 2014 آماده می شوم.

* فکر میکنی موفق شوی؟
من اگر همان طالبیان قبلی باشم در بازیهای آسیایی موفق میشوم اما تمام هدفم این نیست. میخواهم در عرصه جهانی خوب باشم. میخواهم فینال جهانی و المپیک ببینم چون هدف من این است و برای آن تلاش میکنم.
* یعنی اگر ثابت بودی اتفاق دیگری در ازبکستان می افتاد؟
من اگر ثابت بودم طلا میگرفتم. همان اختلافی که در قهرمانی آسیایی سال 2011 ایجاد شد این بار حریفم تکرارش کرد. باید بگویم که من پسرفت هم داشتم. واقعا رکوردهایم را که مقایسه میکنم پسرفت کردم. رکوردهایم خیلی بهتر بود. احمدرضا طالبیان در یک سال گذشته رشدی نکرد.
* تمام این مشکلات به همان اتفاق های قبل از المپیک برمی گردد که هدفت را از دست دادی؟
هدفم را از دست ندادم و با این اتفاق سعی میکنم بهتر کار کنم. همه چیز تمرین کردن نیست. اینکه مربی به من برنامه بدهد و من آن را کامل انجام دهم برای کسب مدال کافی نیست. اینکه مربی چه برنامهای میدهد، چطور آن را برنامهریزی میکند، چطور کار را زیرنظر دارد و بسیاری از عوامل دیگر در قهرمانی موثر است. امسال من از این موضوع ضربه خوردم. من خیلی خوب تمرین کردم، برنامهها را انجام دادم و حاشیهای نداشتم. با تمرکز بالا تمرین کردم چون میدانستم اردو و مسابقه برونمرزی ندارم و باید با تمرین بیشتر آن خلاءها را پر میکردم، اما نتیجه نداد. من با تلاش بیشتر خلاءهای فدراسیون را پر کردم اما نتیجه نداد.
* نقش مربی هم در این عدم موفقیت تاثیرگذار بود. آیا واقعا سقف دانش مربی ایرانی همین بود؟
ما همین بودیم دیگر. سقف ما همین بود. ما اول آسیا شدیم و گفتند ایران قهرمان است اما آن 11 نقرهای که گرفتیم در دوره قبل طلا بود. یک طلا در ماده المپیکی گرفتیم و بقیه نقره شد. تمام طلاهای ما در ماده های غیرالمپیکی بود. اگر کارشناسان بررسی کنند میدانند که نتیجه خوب نبود. در تمام مواد مهم کشورهای دیگر طلایی شدند و ما تنها در موادی که المپیکی نیست طلا کسب کردیم. پس نتیجه خوب نبود، چون طلاهای ما در موادی بود که کشورهای دیگر در آن سرمایهگذاری نمیکنند. در جوانان هم همینطور است. جوانانی که باید در رشتههای المپیکی بیایند جای احمدرضا طالبیان که ضعیف شده را بگیرند، عملکرد خوبی نداشتند. با اینکه میگویند قهرمان آسیا شدیم اما ایران پسرفت کرد. قایقرانی ایران پسرفت کرد مگر اینکه خودمان را گول بزنیم. اصلا مدالهای تیمی شمرده نمیشود و این خودمان هستیم که به آن تاکید میکنیم. ایران در مادههای فرعی مدال گرفت.
* با این حال خود مسوولان هم می دانند پسرفت کرده ایم. آیا این یک زنگ خطر نیست؟
صددرصد خود مسوولان هم میدانند. اگر واقعبین باشیم میفهیم پسرفت کردیم. در قهرمانی آسیا در چند رشته پارو میزدم و طلا میگرفتم، اما حالا آمدم در یک ماده المپیکی طلا گرفتم. از آن همه طلا تنها یکی برای من مانده است. همه تلاش کرده بودند تا خلاء فدراسیون با تلاش بیشتر جبران شود اما زورشان نرسید و نتوانستند.
*قبول داری اگر آقای ابراهیمی خیلی زودتر به جای آقای اسبقیان می آمد شرایط بهتر می شد؟
اگر زودتر بود صددرصد بهتر میشد. دقیقا همان زمان زمستان بود که واقعا از دست رفت و دیگر نمیشد کاری کرد. ما پایه تمرینهایمان از دست رفت و ضربه خوردیم. اگر شرایط بهتر میشد راحتتر میتوانستیم کار کنیم.
* بهانه نیست؟
بهانه برای کسی است که امکانات داشته باشد و نتیجه نگیرد و بعد بهانه بیاورد تا پشت آن پنهان شود. بهانهگیری برای کسی نیست که هیچ امکاناتی نداشته باشد. ما امکاناتی نداشتیم و شرایط امسال ما درحد تیمهای سه و چهار آسیا بود، تاکید میکنم در حد آسیا و نه جهان، اما در حد تیمهای درجه دوم آسیا نتیجه گرفتیم. پس خیلی خوب کار کردیم. پس بهانهگیر نیستم. من خودم هیچوقت گلایه نکردم اما برخی واقعا نمیتوانند، حق هم دارند گلایه کنند. عمر این جوانان در حال سپری شدن است و کسی توجه نمیکند. پس اگر گلایه هم میکنند بهانه نیست و حرف حق است.
* چرا برای تمرین به خارج از کشور نرفتی؟
صد در صد به نفعم بود که بروم. وقتی دور میشوم خیلی برایم بهتر است. مربی خارجی و امکانات باعث رشد میشد. من تمام هدفم برای بازیهای آسیایی بود اما اگر من میرفتم خیلی از بچهها همین تمرینی که کردند را نمیکردند. یعنی اگر میرفتم بقیه بچهها تمرینهایشان تعطیل میشد. من یک نوع الگو بودم. روزهایی که خوب تمرین میکردم بقیه هم خوب بودند اما روزی که من بد بودم کل تیم تمرین نمی کرد. اگر میرفتم یک حاشیه دیگر برای قایقرانی ایجاد میشد.
من همیشه دنبال نتیجه خوب هستم. اردوی خارجی هم باعث میشد نتیجه بگیرم. محسن به چین رفت و آرزو در ازبکستان اردو زد اما من میتوانستم دراروپا اردو بزنم. میتوانستم در مجارستان اردو بزنم و در بهترین شرایط کار کنم اما نرفتم. فقط و فقط به خاطر بچهها تا بمانم و آنها هم تمرین کنند.
* درباره نقش مربی در این مسابقات بگو.
یک سقف داشتیم که به آن رسیدیم. همانطور که ورزشکار درگیر بود مربی هم درگیر بود اما فکر میکنم به آن سطح و سقفی که داشتیم رسیده بودیم. در قهرمانی آسیای دو سال گذشته به این سقف رسیدیم و باید همانجا تمام میکردیم.
* اما خودت تا قبل از این مسابقات بازهم به مربی ایرانی اعتقاد داشتی.
بله. نتیجه آن را هم امروز میبینم. کمکم باید مربی خارجی وارد قایقرانی شود. برای موفقیت در بازیهای آسیایی به مربی خارجی نیاز داریم. باید از این سقف خارج شویم و پیشرفت کنیم.
* آیا بعد از تمام آن اتفاق ها به قایقرانی توجه میشود؟
هیچکس در فرودگاه به استقبال ما نیامد. قبلا خوب نتیجه میگرفتیم و از هر تورنمنت با موفقیت بازمیگشتیم. ما نزدیک شده بودیم به عرصه جهانی و به همین دلیل مسوولان نمیتوانستند بیتوجه باشند. اما امروز که میبینم قایقرانی در حال پسرفت است بیتوجهی نیز ایجاد میشود. این ذات همه ما است. فکر میکنم اگر مدیریت و انرژی گذشته در قایقرانی حاکم شود قایقرانی به اوج خواهد رسید. ملی پوشان همانها هستند و انگیزه دارند. به نظر من اگر بخواهیم دوباره راه قبلی را برای کسب تجربه در مدیریت قایقرانی پیش بگیریم، چندین سال را از دست خواهیم داد تا دوباره با تجربه شویم. زمانی که مدیران با تجربه داریم چرا از آنها استفاده نکنیم.
* اما مدیریت آقای ابراهیمی در این شرایط دشوار خوب بود.
آقای ابراهیمی خیلی بهتر از آقای اسبقیان کار کرد. در قایقرانی بود و آشنایی داشت. تجربههایی در این رشته داشت و از خانوادهمان بود. در این مدت خوب کار کرد و توانست بهتر از اسبقیان کار کند.
* حالا برای بازی های آسیایی 2014 چه برنامه ای داری؟

من همان کاری را که سال گذشته نکردم را امسال میکنم. اگر بخواهم منتظر فدراسیون بمانم مطمئنا زمستان را از دست خواهم داد. خیلی سریع کارهایم را انجام میدهم تا از ایران بروم و خارج از کشور اردو بزنم. سعی میکنم تا اواخر پاییز کارهایم را انجام دهم.
* ورزشکارانی که در خارج از ایران اردو می زنند خیلی پیشرفت می کنند. این تفاوت چقدر است؟
تفاوتهای زیادی هست. نقش مربی خارجی، امکانات و خیلی چیزهای دیگر اما یکی از اصلیترین مسائل پیست است. ما تنها پیست آزادی را داریم. برای قایقرانی نیاز داریم در پیستهای طولانی پارو بزنیم اما در آزادی نمیشود. در ایران خیلی فضا برای تمرین داریم اما امکانات ندارند و برای اردوهای ملی مناسب نیست. از نظر امکانات خوب نیستند. متاسفانه متمرکز شدهایم در آزادی و این خوب نیست. چرا نمیتوانیم یک خوابگاه و یک رستوران در کنار یکی از سدها داشته باشیم و تمرین کنیم. خب این شرایط در ایران است اما در اروپا همه چیز برای تمرین مهیا است. میتوانیم به بهترین شکل تمرین کنیم و آماده شویم.
* آیا تا امروز به این فکر افتاده ای که برای ادامه ورزشت از ایران بروی و در جای دیگر باشی؟
من 10 سال است که در تیم ملی پارو میزنم. در این 10 سال هدفم موفقیت در جهانی و المپیک بود، اما در واقع کمی سست شدم. گاهی فکر کردم با این شرایط واقعا نمیشود هر روز یک اتفاق و یک خبر بود. نمیتوانستیم با این شرایط کار کنیم. برای تمرین کردن میروم اما برای کلا رفتن نه. ایران را بیشتر دوست دارم. اینجا برای ورزش کردن خوب نیست اما برای زندگی کردن خوب است.
* چطور قایقرانی را آغاز کردی؟
پنج پسر در خانواده هستیم که 4 نفر قایقران هستند. 2 نفر در کانوپولو نایب قهرمانی آسیا دارند. انگیزه من هم از آنجا شروع شد. کانوپولو را دوست نداشتم و وارد کایاک شدم. در آن زمان زایندهرو آب داشت و در آنجا تمرین میکردم. بعد از سه سال در اصفهان بالاخره وارد تیم ملی شدم و تا امروز کار میکنم.
* چرا با این که جوانان و نوجوانان با اینکه تمایل زیادی به آب دارند اما اقبال عمومی به رشتههای آبی کم است؟
ورزشهای آبی مورد توجه مردم است اما در بحث حرفهای چنین شرایطی ندارد. من خودم حرفهای کار میکنم اما وقتی میبینم بعد از سالها هیچ چیز ندارم چه انگیزهای خواهم داشت. یک مدال آسیایی برایم مانده و نمیتوانم آن را برای نان، به نانوا نشان دهم. دغدغه ما از آینده اجازه نمیدهد وارد رشتههای ورزشی شویم. این مشکل هم از وزارتخانه هست و به خیلی ارگانها مربوط میشود.
* در زمان وزارت آقای عباسی این اتفاق ها برای قایقرانی افتاد. آیا بعد از آن ماجرا خبری از شما گرفت؟
کلا آقای عباسی را یکی، دو بار دیدم و آن هم از دور. علاقهای نداشتم که ببینم.
* انگیزه جوانهای که وارد قایقرانی شده اند چطور است؟
صددرصد همیشه جوانان انگیزه زیادی دارند. وقتی جوانان با بزرگسالان تمرین میکنند رشد خواهند کرد. یکی از عوامل رشد من تمرین با بزرگسالان بود. قطعا انگیزه جوانان همیشه زیاد است و میخواهند از تیم بزرگسالان عبور کنند اما با وضعیت کنونی هرچقدر هم انگیزه باشد، مفید نیست. الان وضعیت طوری شده که همه یک مدال جوانان آسیا میگیرند تا به دانشگاه بروند. بسیاری از جوانان به خوبی رشد میکنند و بالا میروند اما بعد از نخستین مدال طلا از قایقرانی خارج میشوند که حق دارند چون نگران آینده هستند. همانطور که من نگران هستم. البته من کمتر نگران بودم چون هدف داشتم اما این روزها خیلی نگرانم و دغدغه دارم. واقعا برای آینده نگرانم چون انگیزه قایقرانیام کم شده است. اگر وضعیت مثل قبل بود این افکار سراغ ما نمیآمد.
* البته شما با مربیان خارجی خوبی هم کار کردید که در رشد شما تاثیرگذار بود.
ما با یک سیستم جلو میرفتیم و میدانستیم نتیجه میگیریم. خود من هیچوقت فکر نمیکردم وارد آسیایی شوم و طلا نگیرم. من که با 19 سال سن وارد مسابقات میشدم و طلا میگرفتم فکر نمیکردم در این رقابت رکورد به این ضعیفی ثبت کنم و دوم شوم. من طوری رشد کردم که این نتیجه را باور نمیکنم. در رشتهای که تخصص من است و عاشقش هستم کسب مدال نقره باورکردنی نیست.
* زمانی که از حریف ازبک عقب بودی به چه چیزی فکر می کردی؟
خیلی سخت بود و تنها در فکر بازیهای آسیایی بودم. با خودم فکر میکردم چه تمرین کنم تا طلا بگیرم. تمام شده بودم و میدانستم نمیتوانم کاری کنم. همانقدر بودم. بعضیها حسرت میخورند اما من تنها به فکر آینده بودم.
* حریف ازبکستانی از وضعیت تو خبر داشت؟
یک چیزهایی از فدراسیون میدانست و به او گفته بودم تمرین نداشتم. از وضعیت من خبر داشت اما چه فرق میکند؟ بالاخره او قهرمان شد.
* بعد از مسابقه برای بازی های آسیایی کره خط و نشان کشیدی؟
صددرصد. آنها میدانند در کره کارشان ساده نیست. من کسی نیستم که از اشتباهها درس نگیرم و مطمئنم برای بازیهای آسیایی 2014 رشد میکنم.
* یکی از عوامل رشد شما فعالیت آکادمی بود. در این مدت آکادمی تعطیل شد و این تعطیلی چقدر در عملکردت تاثیر داشت؟
در ازبکستان بحث آکادمی شد. آقای دنیامالی به ما گفت آکادمی وضعیت بدن شما را نشان میداد تا مربیان برنامهریزی کنند اما مهمتر از آن آگاهی ورزشکار از وضعیت خودش است.
در ورزش ابتدا خود ورزشکار باید وضعیت بدنش را بفهمد و سپس کار کند. بداند به طول مثال در این 9 ماه تمرین چه تغییری کرده است؟ این بهترین کمک به ما بود. اما همانطور که میدانید آکادمی تعطیل است. در این مدت کاملا دیمی تمرین میکردیم. وارد آب میشدیم پارو میزدیم و میرفتیم. برنامه خاصی نداشتیم حتی برنامه من روی بدنم جواب نمیداد. من در حد مربی نیستم اما میدانم وضعیت بدن من چطور است و برنامه هایم برای من مناسب نبود.

* چرا به آقای اقلیمی نگفتی؟
من در کارم اعتماد میکنم. اعتماد صدرصد کردم اما نتیجه نگرفتم. این اعتماد ما نتیجه نداد اما من فردی هستم که با یک شکست انگیزهام بیشتر میشود. رشد میکنم. هماکنون انگیزهام خیلی بیشتر شده است و برنامههایم بهتر خواهد شد.
* حقوقت چقدر است، آیا برای زندگی کافی است؟
900 هزار تومان میگیرم. نمیتوانم با آن کاری کنم. خیلی فشار رویم بود که بالاخره ماشینم را فروختم. ماکسیما داشتم فروختم و حالا 206 خریدم. واقعا فشار میآمد. حتی نمیتوانستم پول بنزینش را بدهم. حالا شما فکر کنید چطور پول مکملهای غذاییام را بدهم؟
* خرید قایق چطور؟
این قایقها را از قبل داشتم. قایق من خوب است و جواب میدهد.
* قبول داری در ورزش ایران استعدادیابی خوب نیست؟
قایقرانی پیشرفت خوبی داشت. پایگاههای قهرمانی در استانها بود. قایق و پارو به ورزشکاران میدادند. فدراسیون به خوبی استعدادیابی میکرد. مربیهای زیادی در کشور فعال بودند، اما بعد از آن اتفاقها در کل قایقرانی تخریب شد. همه چیز تعطیل شد. هیاتها سنتی کار میکنند و هیچ کار جدیدی انجام نمیشود. دوباره به سیستم قبل بازگشتهایم.
*پشتوانه خودت چطور است؟
استعدادیابی نشده است. سن قایقرانی زیاد است اما نفرات بعدی با مهرههای اصلی فاصله دارند. مطمئنا با این شرایط چندین سال طول میکشد تا یک نفر بتواند در قایقرانی رشد کند. من که سهمیه المپیک گرفتم 10 سال مستمر تمرین کردهام. مربیان خوب دنیا را داشتم اما با این شرایط رشد ورزشکار سخت است.
* مدیریت ابراهیمی چطور بود و آیا پتانسیل ادامه کار دارد؟
ابراهیمی خوب کار کرد، اما اگر بخواهد از تجربیات نفرات قبلی استفاده کند، می تواند ادامه دهد اما اگر بخواهد از یکسری آدم که دنبال سوءاستفاده هستند بهره ببرد زمین خواهد خورد. یک عهده تنها به دنبال منافع شخصی و رو کمکنی در فدراسیون هستند. میخواهند خودشان را نشان دهند. خیلی از این افراد هم تکاپو میکنند تا در فدراسیون تغییری نباشد.
*در ازبکستان با آقای اقلیمی درگیر شدی؟
نه. سعی کردم زیاد نزدیک نباشم.
* اما دیگر آن نگاه گذشته را به کادرفنی نداری؟
خب برخی رفتارها را میبینم که تاثیر میگذارد. بعد میبینم از نظر فنی هم نتیجه نمیگیریم دیگر نمیتوان کار کرد.
* قصد ازدواج نداری؟
نه. اتفاقا یک ورزشکار که حریف من بود و از من رد شد، زن و بچه دارد. پس از آن مسابقه یک نفر از خودمان من را کنار کشیده و گفت ابتدا به دنبال معالجه باش و سپس ازدواج کن. نمیگوید تمرینهایت ضعیف بوده که نتیجه نگرفتی. میگوید ازدواج نکردن دلیل ناکامی است. ما آنجا فهمیدیم که ضعف فنی دلیل باخت نیست بلکه ازدواج نکردن من دلیل باخت بود. کسی نفهمید ما در بحث فنی ضعیف بودیم و برنامهریزی و تمرین خوبی نداشتیم.
* پس سفر پرفشاری داشتی.
بله. خدا خدا میکردم سریع تمام شود و به ایران بازنگردم.
* دیگر با مربی ایرانی کار نمی کنی؟
سعی میکنم دیگر کار نکنم.
*احمدرضا طالبیان این ناکامی را چقدر تقصیر مربی، مسوولان و خودش میداند؟
من اینطور نیستم که کسی را مقصر است. از این به بعد نباید به کسی بیمورد اعتماد کنم. نباید به خاطر یک عده دیگر به خودم سختی بدهم. فکر میکنم مقصر خود من بودم. فدراسیون نمیتوانست به خاطر من مربی خارجی بیاورد یا اردوی مالزی برگزار کند. وقتی اردوی انزلی ما با قرض و نسیه بود، نمیتوانستم تقاضای اردوی فرانسه کنم اما خودم این کار را میکنم و خودم به خارج از کشور میروم. میتوانستم مثل محسن و آرزو بروم اما برای دیگران ماندم. وقتی یک نفر که هیچکاره است و شادی و حکیمی را به اردوی برونمرزی فرستاد برای من هم این کار را میکرد اما من نخواستم. ما بعد از المپیک 2 ماه تمرین نکردیم. چطور بعد از 2 ماه به فرم ایدهآل برسیم. این توصیه مربیان بود که استراحت مطلق باشیم اما نمیدانستند این 2 ماه استراحت برای دارنده مدال المپیک است نه ما که هنوز حرفی برای گفتن نداشتیم.
*چرا آن موقع اعتراض نکردی؟
زمانی فهمیدم اشتباه کردهام که روی سکوی دوم بودم و بعد از 6 سال از 2007 سرود کشوری غیر از ایران خوانده شد.آنجا فهمیدم اشتباه کردم. فهمیدم نباید اعتماد میکردم. زمانی که دیدم از حریف ازبک عقب هستم و اگر 10 متر دیگر مسابقه ادامه داشت نفر سوم نیز از من عبور میکرد متوجه شدم اشتباه کردم. خب ما در این مدت به طور کامل در حاشیه و اشتباه بودیم و آنها استفاده کردند. خیلی سعی کردم پاروزن ازبک را پشت سر بگذارم اما نشد، چون حدم همان بود. برای همین روی سکو فهمیدم اشتباه کردم.
*به عنوان آخرین سوال از کسی گله نداری؟
انتقاد و گله نیست. اشتباه، اشتباه خودم هست و دیگر اشتباه نمیکنم. امسال اشتباه سال قبل را تکرار نمیکنم./ایسنا