هروس آوانسیان تنها مسوول کنفدراسیون بسکتبال آسیا است که سال گذشته رییس کمیته داوران شد. او در جریان رقابتهای بسکتبال قهرمانی نوجوانان آسیا نیز به فدراسیون ایران که میزبان رقابتها بود مشاوره داد و از عملکرد ایران نیز بسیار راضی است. او پیش از این داور بینالمللی ایران بود اما یک سال قبل از تمام شدن سن بینالمللیاش از داوری کنارهگیری کرد و تنها در سمت جدیدش فعالیت کرد. این داور بینالمللی ایران با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران گفت و گویی مفصل انجام داد و از ریز و درشت بسکتبال حرف زد. آوانسیان در این گفت و گو درباره داوران جوان، راه رسیدن به عرصه بینالمللی، دلایل کناره گیریاش از داوری و بسکتبال ایران صحبت کرد که مشروح گفت و گوی او را در ادامه میخوانید.
*همیشه در بسکتبال ایران شاهد این موضوع هستیم که بازیکنان به داوران اعتراض میکنند. این درحالی است که بازیکنان ما به داوران خارجی اعتراضی نمیکنند یا بازیکنان خارجی به داوران ایرانی اعتراض ندارند. دلیل این موضوع چیست؟
- این فرهنگ تنها در ورزش نیست، از هر کسی بپرسید می تواند نفر دوم تا صدم زندگی خود را نام ببرد اما نفر اول خودش است. در ایران هیچ کس، کسی را بالاتر از خودش نمیبیند. در ایران همه بازیکنان محترم و حرفهای هستند. بازیکن نباشد بسکتبال، داور، فدراسیون و هیچ چیز وجود ندارد. بازیکنان محور هستند و کسی را هم قبول ندارند. مخصوصا بازیکنان بزرگ معتقدند کسی بهتر از آنها نیست. به نکته درستی اشاره کردید. داوران ایرانی در تورنمنتهای بینالمللی حاضر میشوند و به بهترین شکل سوت میزنند. جزو بهترینها معرفی میشوند اما بازیکنان ما به آنها اعتراض می کنند. بازیکنان ما هم داور خارجی باشد اعتراض نمیکنند. این موضوع به همین ضربالمثل باز میگردد که میگوید "مرغ همسایه غاز است".
ما داوران خوبی داریم. بازیکنان خوبی هم داریم. در هر حال بسکتبال در ایران خوب است. اعتقاد من این است که بسکتبال یک خانواده است و تمام اعضای خانواده رشد میکنند. نمیشود در یک کشور داور خوبی باشد، اما تیم ملی رشد نکند یا تیم ملی قدرتمند باشد، اما داور خوبی پرورش داده نشده باشد.
* به نظر شما سطح داوری در ایران به اندازه خود بسکتبال رشد کرده است؟
به فوتبال نگاه کنید که گل ورزشها است، آیا از یک کشور 10 داور عالی داریم؟ نهایتا تا سه داور از یک کشور نام آور هستند. در بسکتبال هم همین طور است. نهایتا از کشورهایی همچون یونان که مهد بسکتبال هستند، دو یا سه داور نام دار هستند و در تورنمنتها سوت میزنند. در همه کشورها این سیستم وجود دارد. این سیستم در بسکتبال ایران هم وجود دارد. ما دو، سه داور بسیار خوب داریم که سطح بینالمللی دارند. داوران دیگر ما هم خوب هستند، اما تنها یک تعداد مشخصی در عرصه جهانی معرفی شدهاند. باید به این نکته اشاره کنیم که بهترین داور در هر کشور میتواند در عرصه جهان معروف نباشد، چون در استانداردهای جهانی تنها سوت زدن معیار نیست. برای استانداردهای جهانی رفتار، لباس پوشیدن ، حرف زدن و بسیاری از موارد دیگر مدنظر است. از زمانی که وارد فرودگاه می شویم تا زمان بازگشت همه چیز زیر نظر است. داوران زمان صبحانه همدیگر را میبینند. حدود ساعت 9 یا 8 با هم صبحانه میخورند و همان جا بسیاری از صحبتها ردوبدل میشود. پس تنها سوت زدن نیست. چیزی که در ایران تنها ملاک داور خوب نوع سوت زدن است. تنها سوت داوران است که در ایران دیده میشود، اما در بسیاری از مواقع سوت نزدن بهترین قضاوت است.
* سوت نزدن؟!
- بله! در بسکتبال امروز تاکید میشود داوران هر چه میتوانند کمتر سوت بزنند تا بازی روانتر باشد و تماشاگران از مسابقه لذت ببرند تا زمانی که مجبور نشدیم سوت نزدیم.
* این همان مدیریت بازی است که داوران جوان از آن بیبهره هستند. دلیلش چیست؟
- بله. داوران جوان نیاز به مدیریت ندارند. آنها باید یاد بگیرند کجا سوت بزنند. مدیریت همیشه بر عهده داوران با تجربه است. از چند سال پیش آقای نوربخش به یکباره مجبور شد یا شاید هم خواست عده زیادی از داوران جوان را وارد کار کرد و امروز خیلی خوب قضاوت میکنند. بسیاری از آنها در رقابتهای خارجی سوت زدند. همین داورانی که بازیکنان ما آنها را قبول ندارد در کشورهای حوزه خلیج فارس قضاوت کردند و همه از آنها راضی هستند. آیا بازیکنان خوب ما در یکی، دو سال خوب شدند یا 10، 12 سال تجربه دارند؟ پس باید به داوران هم فضا بدهیم کار کنند.
* آیا داوران جوان تحت تاثیر نام بزرگان هستند؟چطور باید از این موضوع تاثیر نگیرند؟
- این اولین و بزرگترین اشکال داوران جوان ایران است. همه آن به تجربه نیست که به شخصیت داور بر میگردد. آیا داوران خود را کوچکتر از بازیکنان می بینند یا هم سطح و بالاتر از آنها؟ زمانی که داور بودم وقتی وارد زمین میشدم به کمکهایم میگفتم که به نام ها کاری نداشته باشند. به طور مثال مهرام با ذوب آهن بازی داشت. هر بازیکن بزرگی که در مهرام بود هم سطح آنها در ذوب آهن بازی میکرد، هیچ وقت نمیتوانستیم تنها به یک طرف نگاه کنیم. به تمام کمکهایم میگفتم که اسمها را فراموش کنید و هر چیزی که برای بازی خوب است انجام دهید. همیشه سعی میکردیم برای بهتر شدن بازی کار کنیم. البته شاید همان داوران جوان زمانی که یک فرد با تجربه کنارشان بود اعتماد به نفس کسب میکردند، اما بسیاری از داوران هستند که خودشان را پایینتر از بازیکن میبینند و همین لحظه پایان رشد آنها خواهد بود. به طور مثال وقتی تصور کنید تیم ملی اسپانیا، آمریکا، آرژانتین و دیگر قدرتها هستند و شما باید قضاوت کنید دیگر به نام بازیکنان ایران توجه نمیکنید و راحتتر سوت میزنید.
* تاکنون اتفاق افتاده که داوران قبل از بازی درباره بازیکن خاصی صحبت کنند و حواسشان به او باشد؟
این استراتژی است. مثلا اصغر کاردوست که بدنش قوی و بزرگ است و بخواهد بپیچد مطمئنا چند برخورد دارد. آن برخورد خطا نیست، چون بدن او بزرگ است. این چیزها در قبل از بازی مطرح میشود تا تحت کنترل باشد و مشکلی ایجاد نشود.
* اینها مسائل فنی است. درباره شخصیت بازیکنان و رفتارهای گذشته آنها مسائلی مطرح میشود ؟
- به هیچ وجه این صحبتها مطرح نمیشود. من از جانب خودم حرف میزنم. ما حتی بازی قبل را معیار قرار نمیدهیم. اصلا نمیتوان با توجه به گذشته درباره بازیکنان تصمیم گرفت. این فلسفه داوران است که حتی سوت قبلی گذشته و نباید با ذهنیت قضاوت کرد. البته این از جانب من است و من از طرف دیگر داوران حرف نمیزنم. ما بازیکنانی داشتهایم که اگر میخواستیم به اسمشان نگاه کنیم باید همان ابتدا اخراجش میکردیم، اما وارد میدان شده و بسیار خوب کار کرده است.
* برای اینکه داوران ایرانی وارد عرصه بینالمللی شوند به چه فاکتور هایی نیاز دارند؟
- تنها سوت زدن و دانش نیست. لباس پوشیدن، چهره، حرف زدن و تمام این موارد در انتخاب داور نقش دارد. مدرسان ما در کلاسهای بینالمللی یک فرمول دارند که میگوید همه چیز به علاوه هم و ضرب در شانس. من به یاد دارم که در سال 2005 برای بازیهای جهانی زیر 23 سال رفته بودم که همانجا برای جام جهانی 2006 دعوت شدم. اولین داور بودم که برای جام جهانی رفتم و زمانی که در حال برگشتن بودم به من گفتند اگر ما تو را برای رقابتهای بعدی دعوت کردهایم از ایران میخواهیم این هروس را به ما بدهد نه آن فردی که روز اول آمده بود. من خیلی سریع فهمیدم باید چه کار کنم. تمام موارد اخلاق و رفتاری زیر نظر است و در انتخاب برای تورنمنتهای خارجی بسیار نقش دارد. به هر حال این شانس را داشتم که در رقابت بینالمللی باشم و بتوانم در عرصه های جهانی سوت بزنم. من المپیک و جام جهانی رفتم که آن رفتارها کمک کرد. یک داور بسیار خوب که کارش عالی باشد، اما لباس یا رفتارش مناسب نباشد مطمئنا یک بار بیشتر دعوت نخواهد شد. به هر حال پلهها غرب آسیا ، آسیا و بعد جهانی است. ما داوران خوبی داریم که در آسیا قضاوت و رفتار خوبی داشتند، اما دعوت نشدند. شاید چون من بودم به حق آنها احجاف شده است. آن زمان چون هروس بود من را دعوت میکردند.
*اما همیشه تعداد داروان آسیایی در رقابتهای رسمی کم است.
به هر حال با در نظر گرفتن توان آسیا میتوان به تعداد داوران رسید. المپیک چین بود و تنها پنج داور از آسیا حضور داشتند. توان بسکتبال آسیا را هم باید دقت کنید. وقتی در کشور به سطح توجه میکنیم باید به سطح بسکتبال قارهها هم توجه کنیم. اگر بخواهیم تعداد سهمیه داوران را پخش کنیم فکر نمیکنم به ایران سهم زیادی برسد. این موضوع برای آسیا نیز وجود دارد و برابر دیگر قاره ها سهم آسیا کمتر است.
* آن گام اولی که داوران باید برای حضور در عرصه بین المللی بردارند چیست؟
-جرقه و شانس اولین گام است و بعد از آن فعالیتهای داوران ادامه پیدا میکند. شانس نخستین حضور گام نخست است و سپس رفتار داوران فعالیت آنها را ادامه دار میکند. به طور مثال بازیهای قهرمانی نوجوانان آسیا فرصتی بود که داوران ایران بتوانند خودشان را نشان دهند. ایران چهار داور داشت که میتوانستند در این مسابقات قضاوت کنند. یک داور در تست نبود و قبول نشد و سه داور دیگر خوب کار کردند که دو داور قرار است در مسابقات داخلی بحرین قضاوت کنند. پس از این شانس سه داور ایرانی بود که خودشان خوب کار کردند و میتواند در عرصه بینالمللی کار کنند.
* درباره حضور خودتان در کمیته داوران کنفدراسیون بسکتبال آسیا صحبت کنیم. چطور به این سمت رسیدید؟
- من دو سال پیش در فیلیپین با هاکوپ صحبت میکردم. وقت داشتم و به هاکوپ پیشنهاد دادم اگر کمکی هست میتوانم انجام دهم. این موضوع گذشت تا فینال باشگاه غرب آسیا در تهران که هاکوپ به من اصرار کرد، آقای مشحون در جلسه مالزی حاضر باشد و حتی به من گفت که حتما در این جلسه باشیم. جریان را پرسیدم که گفت قرار است برای دبیری کنفدراسیون انتخاب شود و به رای مشحون نیاز دارد. آن زمان گفت بعد از انتخابم باید کادر خودش را بیاورد که قرار است من به عنوان مسئولان داوران آسیا انتخاب شوم. من هم قبول کردم. تا دی ماه 91 اعلام شد که هاکوپ رسما دبیر شده است. آن زمان احساس کردم که اگر در لیگ قضاوت کنم و یک مشکل ایجاد شود احتمال دارد در کار جدیدم تاثیر بگذارد. با توجه به این مساله و یکی، دو مورد دیگر تصمیم گرفتم داوری نکنم.
*آن یکی دو مورد چه بود؟
نمیگویم اما مسائل شخصی بود. به آقای نوربخش گفتم که این موارد را فدراسیون قول داده اما انجام نداده است. گفتم که من گلهای ندارم، اما دیگر سوت نمیزنم. در این مدت هم رابطه نزدیکی با فدراسیون داشتم و تنها سوت نمیزدم. دیگر نمی خواستم در زمین باشم، چون چیزهایی که باید انجام میشد نشده بود.
* در این مدت خیلی شنیده شد که به شما توهین شده و به همین دلیل دیگر قضاوت نمی کنید.
- بله! مساله حرف و توهین بود. دو مورد بود که مساله شخصیتی من بود. من در خودم نمی بینم اگر حرف بدی میشنوم راحت عبور کنم. این توهین ها را به آقای نوربخش انعکاس دادم و او یک قولی داد که انجام نشد و یک جا هم پیش آمد که مثلا به خاطر یک نفر دیگر هروس را فراموش کردند که از این دو مورد ناراحت شدم و هستم، ولی ناراحتی را کنار می گذارم، اما داوری هم نمیکنم. با این حال همکاری نزدیکی با فدراسیون داشتم.
* در این میان اختلاف شما و باشگاه مهرام، مسائل دینی – مذهبی و بسیاری چیزهای دیگر نیز شنیده میشد.
- من در جریان صحبتها گفتم. همه بازیکنان ما محترم هستند، ولی فکر میکنند در بالاترین درجه بسکتبال دنیا قرار دارند که این طور نیست. من هم همین فکر را میکنم که بهترین هستم، ولی باور دارم که از من بالاتر هست. من فکر میکنم بهترین داور ایران و آسیا هستم ، اما میدانم در جهان این طور نیست. قبول میکنم بهترین داور جهان نیستم. کاش همه مردم باورشان شود که کسی بهتر از آنها وجود دارد. من این را توانایی میبینم که باور کنیم از ما بالاتر هم وجود دارد. وقتی در فینال لیگ ایران مسئولان یا تیمها میخواهند اسمی برای قضاوت مطرح کنند و ابتدا مینویسند، هروس آوانسیان چیز خوبی است اما در جهان این طور نیست. من در در جهان در رده 15، 20 به پایین هستم و اگر در فینال نبودم نباید ناراحت شوم. اگر این را قبول کنم مطمئنا دیگر مسائل را راحتتر قبول خواهم کرد. اگر بگویم بهترین داور هستم و فینال را قضاوت نکنم ناراحت میشوم. من راجع به شخص و باشگاه خاصی حرف نمیزنم. بازیکنان ما فکر میکنم بهتر از آنها نیست. شاید یک نفر بهترین بازیکن ایران باشد، اما او در آسیا چند همتا دارد و در جهان وجود ندارد. اگر این موضوع را درک کند، میتواند خیلی حرفهای کار کند، اما اگر قبول نکند ضربه میخورد. من هم درک کردم و کنار کشیدم. من نگران و ناراحت نبودم، چون می دانستم بهتر از من وجود دارد. خداحافظی نکردم، اما کنار رفتم . اگر این درک ایجاد شود کلیات حاکم بهبود پیدا میکند.
* رابطه صمد و شما چطور است؟
- چهار سال پیش مهرام و ذوب آهن در اصفهان بازی داشتند. من یک سه تخلف گام های اضافه به ترتیب از صمد، حامد آفاق و صمد گرفتم که باعث شد هاشمی و صمد اعتراض کنند. آن لحظه این تصمیم ها برای مهرام حساس شد و اعتراض کردند. بعد از آنجا صمد همیشه از من گله کرد. همیشه بدترین جایگاه برای داوران است، اما من داور بی تجربهای نیستم. میدانهای بزرگی دیده ام و قضاوت کردهام. (باخنده)
* همیشه در ورزش ایران یک دلیل باخت داور است.
- به کلیات ورزش و اولین المپیک برگردیم دلیل ورزش کردن چه بوده است؟ ورزش برای شادی و خوشحالی و دوستی است. تمام هدف این بود که برای برگزاری ورزش بتوانیم بعد از آن خوشحال باشیم. اصل ورزش خوشحالی است. برد و باخت کنار، اما خوشحالی مهم است. در سیستم ما همه چیز کنار است و تنها و با هر قیمتی برد و باخت مهم است. این مشکل ما است. ما در المپیکهای ارامنه بازی میکردیم و همیشه در فینال برنده بودیم و همیشه بازیکنان هر دو تیم و خانوادههایمان می رفتیم و جشن می گرفتیم. فرقی نداشت چه کسی برنده است، مهم شاد بودن بود. ما این را در ورزش ایران نداریم. بعد از بازی باید رفیق باشیم. در کاپ آسیا ژاپن را بردیم انگار تمرین بودند، ساکهایشان را برداشته و رفتند. اگر ما در تهران باخته بودیم فضا بسیار دشوار میشد.
* به بسکتبال برسیم ، وضعیت پشتوانه سازی چطور است؟
- مطمئنا فشار و توجهی که برای بزرگسالان بوده برای رده پایین انجام نشده است. این در سراسر جهان اتفاق افتاده است. درباره پشتوانه سازی باید به خیلی چیزها توجه کنیم. به طور مثال فیلیپین از هر سه کوچهای که وجود دارد در دو کوچه حلقه بسکتبال هست. در هر جایی که خالی بوده یک حلقه وجود دارد. همه بسکتبال بازی میکنند. وقتی یک ملت همه بسکتبال بازی میکنند تعداد زیادی بسکتبالیست وجود دارد که میتوانند انتخاب شوند. ما این امکانات را در ایران نداریم. این گله نیست، بلکه واقعیت است. به بسکتبال توجه لازم نمیشود . هم اکنون شهرداری در هر پارک دستگاه ورزشی گذاشته و همین شهرداری میتواند حلقه بسکتبال هم برای بچهها وصل کند. میتوانیم در مدارس به بسکتبال تاکید کنیم. ما هر سال بازیهای آموزشگاهها را برگزار می کنیم، اما کیفیت آنها خوب نیست. در دبیرستان و دانشگاهها رقابت برگزار میشود ، اما کیفیت بالا نیست. من سال گذشته با آقای صفرزاده خیلی فکر کردیم و تنها راهی که به نظرمان رسید طولانی کردن رقابتهای ردههای پایه است. مثلا رقابت های نوجوانان پنج – شش ماه از سال زمان ببرد. این باعث میشود شش ماه بازیکنان درگیر باشند. شاید امروز تاثیر نداشته باشد، اما پنج ، شش سال دیگر موثر خواهد بود. من ابتدا به خانواده اشاره کردم . برای پیشرفت باید آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فعالیت کنند. همه باید کنار هم کار کنند. برای توسعه باید همگانی کار شود. زمانی که شما میخواهید بازیکن انتخاب کنید خیلی فرق میکند از بین 30 نفر بازیکن جذب کنید یا از بین 300 نفر. ما 40 - 50 بازیکن داریم و مجبور هستیم، از بین آنها انتخاب کنیم. این است که به نظر من رشد بازیکنان پایه انجام نشده و دلایلش این است. همین نوجوانان ما که ششم شدند از نفرات کمی انتخاب شدند. موجودی ما همین بود. توان و تعداد ما همین بود. بعدها من شنیدم که البته فقط شنیدم که در تهران چند بازیکن خوب داریم که از ملیپوشان ما بهتر بودند، اما نمیدانم آنها کجا هستند.
* شنیده شده از اصفهان هم چند بازیکن خط خوردند.
- من نمیدانم ، اما شنیدم در تهران بازیکنان خوبی داریم. سوال اینجاست اینها کجا هستند؟ علاوه بر این موضوع توفیق خیلی زحمت کشیده بود، اما زمان کافی ندانشت، با این حال تنها دست فدراسیون و مربی نیست. کلیات ما ضعف داشت.
* یکی از مسائل این روزهای بسکتبال تبلیغات، اسپانسرها و حامیان ورزشی است. راه جذب و حفظ اسپانسرها در چیست؟
- وقتی مغازه یا کارخانهای باز میکنید به دنبال پول در آوردن هستید. اسپانسر هم به دنبال درآمدزایی است و در ورزش به دنبال تبلیغات است. چند نفر در سالن آزادی هستند که تبلیغات را ببنند؟ اولین و بزرگترین تبلیغ پخش تلویزیونی است. در لبنان وقتی قرار است لیگ برگزار شود، تلویزیون پول میدهد نه اینکه پول بگیرد. البته بحث خصوصی و دولتی بودن تلویزیون نیز وجود دارد. آنجا تلوزیون خصوصی است، پخش را میخرند و تبلیغات را میفروشند. بلیت فروشی و سیگنال فروشی دارند. به علاوه این سالن ما بیرون شهر است. اگر داخل شهر بود مردم دیگر هم یک سر به سالن میزدند . اینها باعث میشود اسپانسرها تبلیغ نکنند. شخصی مثل آقای گنجی و مهرام سالی پنج میلیارد برای دلش خرج نمی کند بلکه به دنبال درآمدزایی است. اکنون همه در آسیا مهرام را میشناسند، چون سرمایهگذاری بلند مدت داشت. شاید تا امروز 20 تا 25 میلیارد هزینه کرده و همه آن را میشناسند. پس این موضوع مهم است. از طرف دیگر تیم اول لیگ، چه امتیازی میگیرد جز یک کاپ؟
شما فکر کنید اتفاقی که برای صبای قزوین افتاد دلیلش چه بود؟ سرمایهگذاری کردند و من شنیده بودم قرار بود در قزوین به آنها زمین بدهند و بد قولی کردند که تیم منحل شد، اما اگر آن اتفاق نمیافتاد صبا سالها در بسکتبال میماند ، چون از آن مجموعه درآمدزایی میکرد. باید سرمایهگذاری سودآور باشد تا انگیزه ادامه کار باقی بماند. نمیشود با یک سال سرمایهگذاری کردن اسم در آورد. باید همانند مهرام کار کرد تا نام درآورد.
*چه سالی وارد تیم ملی شدید؟
سال 1361 وارد تیم ملی جوانان شدم و به قهرمانی آسیایی فیلیپین رفتیم. از سال 1355 وارد بسکتبال شدم.
* سال های زیادی است که در بسکتبال ایران هستید. نوع نگاه و توجه به بسکتبال از طرف مردم و مسوولان چطور بوده؟
-من دیدگاه مسولان را نمیدانم و نمیتوانم حرف بزنم. اما استقبال امروز مردم از بسکتبال بیشتر است. پدر و مادر من نمیدانستند بسکتبال چیست. امروز اینطور نیست و خیلیها میداند اما باز هم کم است.
* خیلی ها می گویند والیبال رشته ای است که در هر شرایط می توان در آن حاضر بود اما بسکتبال نیاز به امکانات خاصی دارد. آیا این باعث نمی شود جوانان بیشتر به سمت والیبال کشیده شوند؟
شاید والیبال آسان باشد اما بستکبال رشتهای است که یک نفره میتوان آن را بازی کرد. یک نفر با یک توپ و حلقه میتواند بسکتبال بازی کند اما در والیبال اینطور نیست. بسکتبال سه نفره آسانترین نوع است که مسوولان فدراسیون جهانی آن را در جهان رواج میدهند. امکانات برای رشد ورزش حرف اول را میزند. اگر یک حلقه در حیاط خبرگزاری شما باشد روزی 50 شوت میزنید. من نمیگویم والیبال بد یا خوب است. من میگویم همه چیز به امکانات بازمیگردد. هماکنون فدراسیون جهانی بسکتبال را به سه گروه تقسیم کرده است. اول اینکه در بهترین شرایط و امکانات هستند که بازیهای رسمی است. دوم با امکانات کمتر است و سوم اینکه حتی با یک توپ و 3 بازیکن می توان بسکتبال بازی کرد. هماکنون در حال رواج بسکتبال هستند تا به هر شکل این رشته توسعه پیدا کند. با این حال حرف اول امکانات است. بسکتبال از کوچه رشد میکند و بعد وارد هیاتها میشود. هیاتها نخبهها را پرورش میدهند و وارد تیم ملی میکنند.
*سال ها است که با مشکل سالن دست و پنجه نرم می کنیم. آیا نمی شود چند اسپانسر با کمک هم یک سالن ورزشی مناسب برای بسکتبال ایجاد کنند؟
در فیلیپین سالنی وجود دارد که فوقالعاده است. آن سالن برای بسکتبال نبود. مجموعهای برای یک شرکت بود که به بسکتبال کرایه داده بودند. فیلیپینی ها در جریان رقابت های جام ملت ها 10 میلیون دلار بلیت فروختند که مبلغ بسیار زیادی بود. در کنار سالن مجموعه تجاری بزرگی بود که این سالن وابسته به آن بود. آن 10 میلیون دلار هم برای فدراسیون نبود و به همین شرکت می رسید. من موافقم چند سرمایهگذار باشند و سالن بسازند اما باید با فدراسیون و وزارت ورزش تعامل داشته باشند. یک سالن چندمنظوره که همه رشتهها از آن استفاده کنند می توان فرصت خوبی برای تبلیغات باشد. این سرمایهگذاری برای درآمدزایی است و اسپانسرها میتوانند از طریق آن پول دربیاورند. سالنهای NBA را من نرفتم اما دیدم که دو طبقه یا سه طبقه چندین مغازه وجود دارد که کرایه آن مغازهها به اندازهی درآمد کل بسکتبال است. از فروش پیراهنها و تبلیغات پول درمیآورند و خرج سالن می کنند.
در کاپ آسیا شرکت نایکی 2 کامیون بزرگ کنار سالن داشت. تماشاگران پیراهن میخریدند و همان جا بازیکن محبوب امضا میزد. به نظر من آن کامیونها هرکدامشان به اندازهی بودجهی یک سال فدراسیون ما پول درمیآوردند. این ها همه راه های سرمایه گذاری و تبلیغات است که باید به آن توجه کنیم. وقتی راجع به ورزش حرفهای صحبت میکنیم این فعالیتهای اقتصادی هم در آن نقش دارند. باید سودآوری باشد تا سرمایهگذرای مستمر باشد.
* هم اکنون در بسکتبال ایران فعالیت هشت منطقهای شدن ایجاد شده است. شما این طرح را چطور می بینید؟
طرحی که آقای سلیمانی گذاشته به این دلیل است که تعداد بازیکنانی که در لیگ نیستند تعداد بازیهایشان بیشتر شود. آنهایی که بازی نمیکنند در سطح کشور بازی کنند. 8 منطقهای همان قهرمانی کشور است تا هزینههای تیمها هم کمتر شود. استانهای همجوار با هم بازی کنند تا هزینهتیمها بالا نباشد. به نظر من اگر بیشتر کار شود جواب میدهند. الان فقط انجام میشود چون تنها مسوول آن آقای سلیمانی است. هم اکنون کمیته مسابقات و داوران به سالن آزادی منتقل شده است. حالا همه کنار هم هستند و کار میکنند. قبلا سلیمانی بود و کرمپور کار انجام نمیشد اما حالا تعداد مسوولان بیشتر شده و میتوانند بهتر کار کنند.
* تغییراتی در رده سنی لیگ دسته یک ایجاد شده است. این تصمیم نقدهای زیادی به خود دیده است. شما آن را چطور می بینید؟
فدراسیون بسکتبال باید برای پیشرفت بسکتبال کار کند. هماکنون کامرانی 30 سال سن دارد و بهترین است. بازیکنی که 26 سال سن دارد در سطح ملی نیست میتواند در آینده سودی داشته باشد؟خیر. فدراسیون میخواهد بازیکنی را بیاورد که در آینده مفید باشد. یک عده ضرر میکنند اما اگر درست انجام شود کلیات تصمیم خوب است.
* آیا با توسعه بسکتبال مخالف نیست؟
آقایانی که در دسته یک هستند چند نفر هستند؟ من میگویم 30 نفر هم نیستند. شاید 35 نفر باشند. حدود 21 تیم دسته یک داریم و به هر تیم دو نفر برسد میشود 40 تا. پس میتوانند بازی کنند. موج انتقاد به این است که 5 نفر میخواهند در یک تیم باشند. آقایانی که نمیتوانند در تهران تیم داشته باشند به شهرستان میروند که من مخالفم. تیمهای شهرستانی باید بومی باشند. آن قسمت برنامه 90 به تیم فوتبال صبای قم اشاره کرد که طرفدار نداشت اما مردم قم میگفتند اگر یک بازیکن بومی در تیمشان باشد طرفدارش هستند.
ببینید مثل یک کارمند است که 25 سال کار کرده و هنوز کارمند درجه 3 است. مدیریت تصمیمی به نفع مجموعه میگیرد تا از پایه نفرات را بیاورد و آن کارمند را از سیستم خارج می کند چون سودی ندارد. من در جلسه ها و فلسفه این تصمیم ها نیستم اما احساسم این است که هدف فرصت دادن به نیروهای جوان و تازه کار است. از 24-25 سالگی به بعد کسی نمیتواند وارد تیم ملی شود.
* اگر تعداد این بازیکنان زیاد باشد چه؟
ما میگوییم 100 نفر هستند. تعداد جوانها چند تا است؟ مطمئنا بیشتر است. به عنوان مسوول به نفع کی رای میدهید؟ به عنوان مسوول باید به کلیات توجه کنید.
* دربارهی تیم ملی نوجوانان و این رقابتها صحبت کنید که ایران میزبان بود.
میخواهم به این مساله اشاره کنم که ما با چنگ و دندان این رقابتها را برگزار کردیم. من به عنوان مشاور به فدراسیون کمک کردم اما سمتم از طرف کنفدراسیون بسکتبال آسیا بود. خیلی خوشحالم که بازیها از هر نظر عالی برگزار شد. از آمدن تیمها به ایران تا رفتن از کشور فوقالعاده بود. آقایانی که تیمها را از فرودگاه به هتل بردند زحمت کشیدند. سالنهای تمرین خوبی داشتیم. هتلهای خوبی داشتیم. در کنار این موضوع دو مشکل داشتیم که یکی اینکه مسوولان روابط عمومی کنفدارسیون آسیا با مشکل سرعت اینترنت مواجه بودند اما گله نکردند. مشکل دیگر اسکوربورد بود که مشکلساز شد که بالاخره مسوولان اسکوربورد آمدند و کار اساسی انجام دادند. در این زمینه با تمام احترامی که به افراد بزرگتر دارم برگ برنده در دست جوانانی بود که 24 ساعته کار میکردند. حدود 70 نفر در این سیستم زحمت کشیدند. عین 70 نفر با 100 درصد توان کار کردند. این کار نشان داد میتوانیم از پتانسیل جوانان استفاده کنیم. شیخ ثانی رییس کنفدراسیون زمانی که در حال ترک ایران بود گفت نمیدانم چطور تشکر کنم. هاکوپ با جملههای خاص تشکر میکرد. حتی در نامه خود به فدراسیون با کلماتی خاص تشکر کرده است. به نظر خود من هم همه چیز عالی بود و واقعا شایسته انجام شد. همه چیز از پیش مهیا شده بود و هیچ مشکلی وجود نداشت. واقعا همه چیز منظم بود. همه هزینهها به عهده فدراسیون بود. حدود یک میلیارد هزینه شده بود. خیلی خوشحالم که توانستیم خیلی خوب این بازیها را انجام دهیم. واقعا مثل گل بود. یک اعتراض کوچک نبود و خدا را شکر.
* احتمال میزبانی در مسابقات بزرگتر هست؟
به چیز های زیادی چون تلوزیون وابسته است. تنها پخش بازی ها به صورت زنده در ایران معیار نیست. بازیهای بزرگسالان چین را حداقل 100 میلیون نفر نگاه میکنند. باید این پوشش باشد. باید از تمام توان استفاده شود تا همه بتوانند بازیها را تماشا کند. پخش مستقیم بازیها باید برای همه کسانی که میخواهند بازیها را زنده ببینند وجود داشته باشد. شبکه سه، ورزش، جام جم و همه شبکههای که میتوانند باید وارد کار شوند. برای ما هتل خوب و سالن خوب کار خودش را کرده اما در رده بزرگسالان به چیزهای بیشتری نیاز دارد. وقتی سطح بالا میرود هزینهها بالا میرود. بالاخره کنفدراسیون آسیا باید چیزی بگیرد تا میزبانی به ایران بدهد. مثلا فیبا آسیا میگوید 500 هزار دلار بدهید تا میزبان شوید. این سیستم است و همه جا انجام میشود. حالا شما بگویید در این مورد قطر و چین قوی هستند یا ایران؟
تنها هتل و سالن معیار نیست. برای انتخابی تیمهای المپیک، یونان 5 میلیون دلار به فیبا اروپا داد تا میزبانی گرفت. این باج نیست بلکه هزینههای فیبا است تا کارهایش انجام شود. از طرف دیگر باز هم پول نیست که تنها کار میکند. فاکتورها بزرگی وجود دارد./ایسنا