در یک گفتوگوی نسبتا طولانی که با این کارگردان به بهانه اکران «آسمان زرد کم عمق» داشتیم، متوجه شدیم توکلی همانند فیلمهایش اخلاق و منش مخصوص به خود را دارد و شاید فقط تلخی فیلمهایش در او دیده نشود. البته توکلی ترجیح داد این مصاحبه خیلی کوتاهتر از آنچه انجام شده بود، منتشر شود که مشروح آن را در زیر میخوانید:
«اینجا بدون من» توقعی را میان تماشاگران و منتقدان سینما بوجود آورد، به طوری که «آسمان زرد کم عمق» در جشنواره فجر یا مخالف 100 درصدی داشت یا موافق 100 درصدی، فکر میکنید این فیلم انتظارات به وجود آمده را برآورده میکند؟
بهرام توکلی: واکنشها مثبت، منفی، ستایشآمیز یا کوبنده، هرچه باشد هیچ کدام مساله من نیست، کار من ساختن فیلم است، اگر بخواهم واکنشی فیلم بسازم اصلا نمیتوانم کارکنم. واکنشی فیلم ساختن را هنوز بلد نیستم و میلی هم به آن ندارم. زمانی پیش میآید که ممکن است منتقدان فیلم را بپسندند و زمانی دیگر فقط مردم آن را بپسندند گاهی هم ممکن است هر دو گروه از فیلمی خوششان بیاد یا اینکه اصلا هیچ گروهی آن را دوست نداشته باشد و این کاملا طبیعی است. دیدگاه همه از نظر من محترم است و من بی ادبانهترین نظرها را هم با جان و دل میشنوم و به گویندهشان به احترام اینکه به فیلم من، به هر حال توجه کرده احترام میگذارم، اما بیایید کمی کلانتر به این موضوع نگاه کنیم. من چند سال محدود را وقت دارم و ترجیح میدهم آن را صرف کارهای کوچکی کنم که دوستشان دارم. شیوه فیلمسازی برای من شبیه یک منش اخلاقی است؛ مگر کسی به خاطر واکنش دیگران، خوب یا بد، منش اخلاقیاش را تغییر میدهد؟
.jpg)
اتفاقی که درباره «اینجا بدون من» افتاد این بود که هم منتقدان و هم مردم فیلم را دوست داشتند. در جشنواره فجر «آسمان زرد کم عمق» را با مردم عادی تماشا کردید تا نظرشان را ببینید؟
بله یکی دو اکران را در سینماهای مردمی دیدم.
بازتابها چطور بود؟
نوع بازتاب مردم، در زمان انتخاب سوژه هم برای خودم مشخص بود، مقایسه این دو فیلم مقایسه بینتیجهای است. «اینجا بدون من» یک داستان کلاسیک دارد با یک نوع روایت خطی. دغدغه پرسوناژها شبیه دغدغه مردم عادی است و با «آسمان زرد کم عمق» قابل مقایسه نیست.
پس پیشبینی میکردید که چون این فیلم قصه سرراستی را روایت نمیکند به اندازه «اینجا بدون من» با استقبال مخاطبان روبرو نشود؟
همانطور که گفتم به طور طبیعی سینمای کلاسیک، سینمایی است که مخاطب گستردهتری دارد، این بدیهی است.
با این شرایط برای بازگشت سرمایه و به دست آوردن گیشه دغدغهای نداشتید؟
به طور طبیعی اکران چنین فیلمهایی سختتر است و حتی گاهی اکران نمیشوند. تشخیص ما این بود که مخاطبان «آسمان زرد کم عمق» در فصل پاییز که دانشگاهها باز هستند ممکن است بیشتر شود. این را هم اضافه کنم که فیلمسازان و تهیهکنندهها راه ساخت این نوع فیلمها را بلدند؛ مطمئن باشید با توجه به اینکه کمترین هزینه ساخت یک فیلم، 600 تا 700 میلیون تومان است، اگر چرخه اقتصادی این فیلمها نمیچرخید کسی سراغ آنها نمیرفت.
.jpg)
شما خیلی صادقانه درباره چرخه اقتصادی فیلمهای فرهنگی صحبت کردید، چون خیلی از فیلمسازان از وضعیت فروش فیلمهای فرهنگی مینالند.
حتما کسانی هستند که در این عرصه دچار ضررهایی شدهاند و دیگر نمیتوانند ادامه دهند، اما اگر شیوههای طراحی تولید را بدانید چرخه اقتصادی به اندازه میزان سرمایه مصرف شده برای این نوع فیلمها هم وجود دارد.
با وجود روایت خاصی که در فیلمهای شما وجود دارد و اینکه مخاطبان خاصی از این فیلمها استقبال میکنند، هیچ وقت دغدغه و نگرانی برگشت سرمایه را نداشتید؟ که مثلا فیلمهای شادی بسازید تا مخاطب بیشتری داشته باشد؟
شاید بیش از 90 درصد فیلمهایی که با همین دغدغهی برگشت سرمایه ساخته میشوند، نه تنها بار فرهنگی ندارند بلکه حتی به برگشت سرمایه هم نمیرسند. این بحث در شرایطی قابل بررسی است که شیوه اکران و نقش فرهنگی سینما در سبد خانوار تعریف شده و معقول باشد. الان در سینمای ایران شاید 10 فیلم بتواند سالانه برگشت سرمایه داشته باشد که آنها هم با حمایتهای خاص دولتی یا تبلیغ مجانی و براساس روابط و حتی اعلام غیر واقعی میزان فروش به دست میآید. مدیر فلان جا چند میلیارد خرج فیلمی میکند و بعد چند میلیارد دیگر خرج این میکند که بگوید فیلم پر فروش ساخته است. در چنین شرایطی که معیارها مغشوش و آمیخته با دروغ است، نمی شود درک درستی از مخاطب داشت. این مسالهی همه سینمای ایران است و شاید هم مهم ترین مساله سینمای ایران.
مخاطبِ آن مدلی که شما به جهان نگاه میکنید فقط داخل ایران است یا تماشاگر بینالمللی و جشنوارهای را هم در نظر دارید؟
«آسمان زرد کم عمق» تا به حال در جشنوارههای «هامبورگ» و «پوسان» و جشنواره فیلمهای ایرانی در لندن نمایش داده شده و واکنشهای خوبی هم داشته است، اما کلا کسی نیستم که از قبل نتیجه خاصی را مد نظر داشته باشم و بر مبنای آن، مدل فیلمم را تغییر دهم.

بعد از «اینجا بدون من» میخواستید همین «آسمان زرد کم عمق» را بسازید؟
خیر، آن زمان دو سه فیلمنامه دیگر نوشته بودم که به تولید نرسیدند. یکی از آنها مشکل مجوز داشت و یکی دیگر هم حدود 7-8 روز قبل از فیلمبرداری متوقف شد، در نهایت هم فیلمنامه «آسمان زرد کم عمق» را نوشتم.
انتخاب بازیگران این فیلم مخصوصا حمیدرضا آذرنگ به دلیل تئاتری بودن برخی صحنهها صورت گرفته است؟
بازیگر یا خوب است یا نه، یا باهوش است یا نه، به معنای دیگر یا بازیگر است یا نه، نسبت دادن تئاتری و سینمایی و تفکیک مدام بازیگران این دو حوزه از سر عدم شناخت میآید.
تا به حال به این فکر کردهاید که شاید استفاده از یکی دو بازیگر تکراری در دو فیلم پشت سرهم، نقشهای قبلی آنها را برای تماشاگر تداعی کند و خیلی به سود فیلم نباشد؟
در فیلم جدیدم با هیچ کدام از بازیگرانی که حضور دارند قبلا کار نکردهام. همیشه سعی میکنم بهترین بازیگرانی را که مناسب شخصیتها هستند انتخاب کنم، ضمن اینکه علاقهمندی آنها به فیلمنامه هم برایم مهم است.
آهنگساز «آسمان زرد کم عمق» حسین علیزاده بود که در سینما خیلی کم کار است. این انتخاب به دلیل فضای فیلم بود یا صرفا به دلیل نگاه حرفهای شما به موضوع موسیقی فیلم؟
با آقای علیزاده از طریق آقای ملکان (تهیهکننده) آشنایی داشتم و به دلیل همین آشنایی او با من و سعید ملکان پیشنهاد کار از همان ابتدا مطرح شد. حسین علیزاده در حوزه سینما از خیلی از منتقدان بیشتر فیلم دیده و تسلط خوبی دارد و در طول کار ایدههای خوبی داشت. ایشان از همان زمان تکمیل شدن فیلمنامه در جریان داستان قرار گرفت و البته حُسن بزرگ آقای علیزاده این است که علاوه بر موسیقی ایرانی، تسلط کاملی بر موسیقی غیرایرانی دارد و این شناخت کمک زیادی به فیلم کرد.
(1).jpg)
الان که «آسمان زرد کم عمق» سرگروه سینمایی ندارد به دلیل نوع فیلم است یا این که خودتان خواستید در سینماهای آزاد اکران شود؟
در فصل تابستان به ما پیشنهاد شد که فیلم را با سرگروهی سینما «آزادی» اکران کنیم، اما تشخیص من این بود که «آسمان زرد کم عمق» فیلم تابستان نیست و در این مدت خانوادهها بیشتر سراغ فیلمهای شاد میروند. من خودم از همان ابتدا میتوانستم حدس بزنم که این فیلم در اکران چه شرایطی خواهد داشت، به همین دلیل ترجیح دادم حداقل در زمانی باشد که علاقهمندان این نوع فیلمها، که بیشتر قشر جوان و دانشجو هستند، شرایط دیدن فیلم را داشته باشند.
قرار هست یک روز فیلمی با فضای شاد بسازید؟
یکی از آن فیلمنامههایی که نشد کار کنیم کمدی بود ولی خوب قطعا قرار نیست همیشه یک نوع فیلم بسازم.
برای مخاطبان «آسمان زرد کم عمق» چه صحبتی دارید؟ آن ها قرار است چه فیلمی را ببینند؟
این یک کار تجربی در زمینه فرم روایی است و به نظرم از این جهت دیدن «آسمان زرد کم عمق» به عنوان یک تجربه میتواند جذاب باشد، در انتها باید از سعید ملکان (تهیه کننده فیلم) هم صمیمانه تشکر کنم. او مثل برادری در کنارم بود و بدون وجود او این فیلم هرگز به تولید نمیرسید. سعید ملکان از آن دسته آدمهای کمیابی است که وجودشان آدم را به آینده فرهنگ کشورمان امیدوارتر می کند.
«آسمان زرد کم عمق» چهارمین فیلم سینمایی بهرام توکلی است که خسرو ملکان آن را تهیهکرده و ترانه علیدوستی، صابر ابر، سحر دولتشاهی، سعید چنگیزیان و با حضور حمیدرضا آذرنگ در آن ایفای نقش کردهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: زوج جوانی در مدتی کوتاه لحظات زندگی گذشتشان را مرور میکنند و این مرور خاطرات ، زندگی حالشان را تحت تاثیر قرار میدهد.
بهرام توکلی پیش از این «اینجا بدون من» را ساخت که اکران عمومی موفقیتآمیزی داشت و قبلتر هم «پرسه در مه» را بر پرده سینماها داشت./ایسنا