هیچ روند خاصی وجود نداشت.خودم عضو شورای سرپرستی سیما و در مقام تصمیم گیری بودم.جریانات اجتماعی و احزاب و گروهکها هرکدام دعاوی خودشان را داشتند و این جو باعث شد من چنین طرحی را بدهم.اعضای دیگر شورا(آقایان حسن روحانی و علی جنتی)به من اطمینان داشتند و مسوولیت مطلق کار را به من دادند.
اطلاعیه ای تدوین و آن را از صدا و سیما در رسانههای جمعی پخش کردیم.و افراد مختلف از حزب توده و نهضت آزادی گرفته تا جنبش مسلمانان مبارز و فداییان دعوت شدند و آمدند.البته ما سر افرادشان هم با آنها بحث میکردیم؛اینطور نبود که هرکسی از طرف آنها بیاید ما قبول کنیم.گفتیم باید افراد موجه تان بیایند تا حرفشان حجت باشد.
همه کسانی هم که دعوت شدند تقریبا همینطور بودند.با مرحوم دکتر بهشتی صحبت کردم و ایشان هم قبول کردند و عملیات ستادی کار را راه انداختیم.آقایان میآمدند و صحبت میکردند که کار چطور انجام شود.افراد مختلف آمدند و این جلسات برگزار شد و انعکاسش هم خوب بود.از آنجا که این گروهکها حرفی نداشتند،نتیجه این قضایا سبکی و رسوایی آنها بود.
گفتید این کار از انگیزه شخصی شما سرچشمه گرفته است.برای ما جالب است بدانیم این انگیزه چه بوده است.
میدانستم اگر در مقام بحث و گفتوگو و اظهار نظر باشد،مسائل مخالفان ما بیشتر روشن میشود و اگر حرفهایشان را بزنند، مردم میفهمند خبری نیست و خودبهخود فضای فکری هم باز میشود.چون وقتی سران آنها میآیند و حرف میزنند،دیگر بقیه حرفی برای گفتن ندارند.مثلا از حزب توده ،احسان طبری و از جنبش مسلمانان مبارز ،دکتر پیمان آمده بود.همینطور مثلا از فداییان ،فرخ نگهدار آمده بود.
اینها روسای این گروهها بودند.تا جایی که یادم میآید،فقط مجاهدین نیامدند و ما هم آنها را از نظر تبلیغاتی تحت فشار قرار میدادیم و میگفتیم از همه دعوت کردهایم ولی اینها خودشان حرفی برای گفتن ندارند که نیامده اند.این میزگردها را بهترین روش برای خلع سلاح فکری آنها میدانستیم.این نوع برخورد مایه اعتبار جمهوری اسلامی بود که هیچ ترسی از این نوع بحثها و اظهارنظرها ندارد.
به کسانی اشاره کردید که میخواستند در این مناظرهها شرکت کنند اما این اجازه به آنها داده نشد.در این مورد مقداری توضیح بدهید.
ما افراد ناشناخته این گروهها را قبول نمیکردیم.میگفتیم باید شخصیتهای درجه اول و شناخته شده گروهها بیایند.اگر هرکسی را که میآمد قبول کردیم،آن گروه بعدا اعلام میکرد ما این فرد را قبول نداریم و حرفمان چیز دیگری است.اگر میخواستند فرد پایینتری را معرفی کنند یا قبول نمیکردیم و یا میگفتیم باید رسما بنویسید که ایشان از هر نظر مورد تایید ماست و مواضعش مواضع ماست.کوچکترین اعمال نظری غیر از نظر بنده در این کار دخیل نبود و بنده جز اینکه میگفتم فرد اول و مورد تاییدشان بیاید،هیچ ملاحظه دیگری نداشتم.
آیا در آن شرایط گروهی وجود داشت که اجازه شرکت در این مناظرات را پیدا نکند؟
نه،هیچ گروهی نبود،ما به همه گروههای فعال آن زمان اعلام کردیم و همه شان بدون استثنا میتوانستند بیایند.
بازخورد این مناظرات در میان گروهها و مسوولان نظام چه بود؟
نه در سطح گروهها و نه در سطح افراد، کسی را که با این برنامه مخالفت کند ندیدم. یعنی جایی برای مخالفت نبود.ما هیچ محدودیتی برای این مناظرات نگذاشته بودیم و هرهکس فقط باید نوبت و زمانش را رعایت میکرد.به همین دلیل اصلا فضایی برای ایراد گرفتن نبود.در بین مسوولان نظام هم هیچ مورد مخالفتی ندیدم.البته شاید یک دلیل آن، نتیجه خیلی خوب کار بود.ما از نظر نیروهای خودمان چینشی کرده بودیم که هیچ مشکل پیش نمیآمد.نتیجه کار کاملا شفاف و روشن به نفع جمهوری اسلامی بود.به این دلیل این روزها وقتی میخواهیم به چیزهایی که اول انقلاب بود و حالا نیست غبطه بخوریم،بیشتر اخلاص مردم و مسوولان آن دوره در نظرمان میآید.
دکتر حسین غفاری استاد فعلی دانشگاه و عضور شورای سرپرستی صدا و سیما در سالهای 59 و 60 در گفتوگو با «سوره»از تجربهای در سالهای نخستین انقلاب صحبت کرده است که تکرار نشدن آن در 25 سال گذشته،به اندازه خلوص از دست رفته مسوولان،غبطه خوردن دارد.شاید این غبطهخوردنها روزی به تکرار تجربه فراموش شده منجر شود.
میگویم به نفع جمهوری اسلامی که مردم همهچیز را میدیدند.میدیدند که اینها تهی هستند و هیچ حرفی برای گفتن ندارند.
این طرف هم آقای دکتر بهشتی و آقای دکتر سروش بودند که البته مواضع فعلی را نداشتند و ایشان را به عنوان نیروی انقلابی دعوت کرده بودیم.
مباحثی که مطرح میشد،فقط محتوای تئوریک داشت یا به سمت مسائل کاربردی و اجتماعی هم میرفت؟
همه نوع موضوعی مطرح میشد،مسائل اجتماعی و سیاسی هم بود.البته ما بیشتر سعی میکردیم محورهای مورد بحث،محورهای ایدئولوژیکی باشد که جنبه عمومیتری داشته باشند ولی بحثهای اجتماعی و سیاسی به معنی نظرات گروهها هم مطرح میشد.
درباره چگوگی طرح سوالات و موضوعات کمی توضیح بدهید.
قبل از هر جلسه یک پیشجلسه برگزار میکردیم 30-20 نفر از شرکتکنندگان میآمدند. میگفتیم بیایید ببینیم چه مباحثی قرار است مطرح شود اول نظرات آنها را میگرفتیم و دستهبندی میکردیم.مثلا از 20 موضوع مطرح شده به 5 موضوع اصلی میپرداختیم؛البته خود ما هم موضوعاتی را اضافه میکردیم.فهرستی در حد پیشجلسه تهیه و جمع بندی میکردیمو موضوعات انتخاب میشد.بعد از توافق،از همه امضا میگرفتیم.صورتجلسه میکردیم که توافق شد در این محدوده زمانی این موضوعات مطرح شود و بعد ضبط برنامه را شروع میکردیم.
باخوردهایی مردمی چگونه بود؟
همه از این قضیه استقبال میکردند برخورد منفی نداشتیم و آن را از نقاط قوت صدا و سیمای جمهوری اسلامی میدانستند.
با این همه نقاط مثبتی که شما می فرمایید،چرا کار تعطیل شد؟
به این دلیل که من از آن مجموعه رفتم؛من بیشتر از 6-7 ماه در شورای سرپرستی نماندم. اگر میماندم،به احتمال زیاد این قضایا را ادامه میدادیم.عملا کار کاملا قائم به شخص بود.
در این جلسات هیچ موردی وجود نداشت که سانسور شود؟
نه.جلسات بهطور کامل ضبط میشد و ما هیچ موردی از سانسور نداشتیم.البته حق این را داشتیم.به آنها گفته بودیم اگر کسی حرف بیربطی بزند و بخواهد سواستفاده کند، حق حذف آن را برای خودمان محفوظ می دانیم ولی هیچ موردی پیش نیامد از آزادی بیان سواستفاده کند.هرکسی نظرش را میگفت و دیگران هم جوابش را میدادند.
در شرایط حاضر آیا امکان تکرار آن تجربه هست؟
درباره این مسائل به راحتی نمیتوانم نظر بدهم.آنقدر اوضاع درهم و برهم است که آدم نمیتواند به راحتی نظر بدهد ولی در کل اگر امروز هم کار جدی انجام شود،میتواند مفید باشد؛ منتها افرادی که این کار را انجام میدهند باید اعتماد به نفس داشته باشند،قوی باشند و بتوانند پای مطالبشان بایستند؛نه اینکه یک کار نمایشی انجام شود.شاید اگر این برنامه در سطح خوبی اجرا شود،بسیاری از بحرانهای فکری و اجتماعی خودبهخود فروکش کند.
موضع فعلی صدا و سیما را درباره این نوع برنامهها بهویژه با توجه به صحبتهای رهبر انقلاب درباره جنبش نقدپذیری، چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم در این زمینه کارهایی صورت میگیرد و میزگردهای مختلفی برگزار میشود ولی کارهای درجه اول نیست.در سطح متوسط یا زیرمتوسط است و طبیعی است در حد خودش تاثیر دارد.کاری که بخواهد اثر ملی بگذارد باید خیلیخیلی جدی باشد. متولیان آن باید خطر جمع باشند که میتوانند کار را جمع کنند و اگر بتوانند از پس کار بربیایند و کار را جمع کنند،نتیجه آن مثبت خواهد بود.اگر امروز بخواهید در صدا و سیما مشابه آن کار را انجام دهید و رووس مخالفان را بدون محدودیت دعوت کنید باید خاطرتان جمع باشد که میتوانید از پس تبعات آن برآیید.البته امروز ملاحظات زیادی ممکن است در کار باشد؛همانطور که آن زمان بود. اما چون این کار ریسکش زیاد است،خود به خود کمتر به آن پرداخته میشود.