مناظره محتسب و مست | از مولانا و پروین اعتصامی

بازدید : 143,907
۱۳۹۲ چهارشنبه ۱۴ فروردين

 

دو شعر با یک مضمون و محتوا از « مولانا »  و « پروین اعتصامی »
 
دو شعر « مست و هشیار » پروین اعتصامی و شعر « محتسب و مست » مولانا می تواند مورد توجه علاقه مندان قرار گیرد . لازم به ذکر است شیوه ی هردو شعر مناظره ای ست ومحتسب و مست دو طرف این مناظره و گفتگو هستند  .در سروده ی مولانا محتسب  ، فرد شراب خورده و مست را در حالی که در گوشه ی دیواری از فرط مستی به خواب رفته است را می بیند و در سروده ی پروین ، محتسب مست را در راه مشاهده می کند و...
 
نگاهی اجمالی به اوضاع تاریخی و اجتماعی
 
 در عصر زندگی مولانا
 
عصر مولانا ،  برهه ای از تاریخ سرزمین ماست.حکومت فرمانروایان بیگانه ، جنگ وجدال های بی مورد و مکرر حکومت ها و تاخت  و تاز اقوام بی فرهنگی چون غزان و مغولان باعث بروز تباهی ها و بی سامانی های فرهنگی و فساد عقیده ودل مردگی در میان اقشار مردم شده بود.شهرهای بزرگ ایران که بیشتر آنها سابقه ششصد سال تمدن داشتند مانند بخارا و سمرقند و بلخ وغزنین وهرات  ومرو و طوس و ری وقزوین و دامغان وقم وزنجان وهمدان و نیشابورو اصفهان با خاک یکسان شدند و  در پاره ای از شهرها مانند نیشابور زنان و کودکان بسیاری کشته شدند.این حوادث ناگوار رمق از مردم ایران گرفت به همین جهت ادبیات ایران تا مدت ها در حال ضعف وانقراض بود. مولانا در اشعار خود بسیار به موضوعات اخلاقی واجتماعی پرداخته است.
 
خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان
 
از : مولانا مولوی
 
محتسب  در نیم شب جایی رسید    
 
در بن دیوار مردی خفته دید
 
گفت:هی مستی چه خور دستی؟بگو                           
 
گفت:ازین خوردم که هست اندر سبو
 
گفت:آخر در سبو وا گو که چیست؟                               
 
گفت:از آنکه خورده ام گفت:این خفیست
 
گفت:آنچه خورده یی آن چیست آن؟                             
 
گفت:آنکه در سبو مخفی است آن
 
دور می شد این سوال این جواب                                  
 
ماند چون خر محتسب اندر خلاب
 
گفت او را محتسب : هین آه کن                                     
 
مست هو هو کرد هنگام سخن
 
 گفت:گفتم آه کن هو می کنی                                    
 
گفت:من شاد تو از غم منحنی
 
آه از درد وغم  و بی دادی است                
 
هوی هوی می خواران از شادی است
 
محتسب گفت:این ندانم خیز خیز                   
 
معرفت متراش  و بگذار این ستیز
 
گفت:رو تو از کجا من از کجا؟                       
 
گفت:مستی خیز تا زندان بیا
 
گفت مست:ای محتسب  بگذار و رو            
 
 از برهنه کی توان بردن گرو؟
 
گر مرا خود قوت رفتن بدی                          
 
خانه خود رفتمی وین کی شدی؟
 
من اگر با عقل و با امکانمی                     
 
همچو شیخان بر سر دکانمی
 
 
خلاصه داستان :
 
پاسبان نیمه های شب مستی را می بیند که از فرط مستی  در کنار دیوار خوابیده است . او را از خواب بیدار می کندو می پرسد که چه خورده است ؟ مست پاسخ می دهد  از چیزی که در درون کوزه بوده است  . پاسبان مجدد از او سوال می کند که چه خورده است و باز مست همان پاسخ را تکرار می کند. پرسش و پاسخ طولانی می شود و پاسبان از جواب مست متحیر و حیران درمانده می شود و به اصطلاح چون خری می ماند که پایش در گل گیر کرده باشد. پاسبان برای اینکه از صحت مستی او مطمئن شود از او می خواهدتا آهی بکشد تا شاید از بوی دهانش بتواند مستی ا و را  ثابت کند . مست هو هو می کند . پاسبان عصبانی می شود ومی گوید که من از تو می خواهم آه کنی و تو هوهو می کنی . مست به او پاسخ می دهد که من شادم و تو غمگینی و آه از درد و رنج سرچشمه می گیرد و هوهو کردن می خواران نشانه ای از شادی ست . پاسبان درمانده می گوید من اینهارانمی دانم از جایت بلند شو و دم از معرفت مزن و این ستیزه وجدال را رها کن . مست پاسخ می دهد تو برو ، راه تو با راه من یکی نیست و بسیار فرق دارد . پاسبان از مست می خواهد تا از جای برخاسته و همراه او تا زندان برود. مست رو به پاسبان کرده و می گوید  ای پاسبان مرا بگذار و بگذر و رهایم کن ، تو کی می توانی از برهنه ای که لباسی برتن ندارد لباسش را به عاریه ببری ، اگر من قدرت برخاستن و راه رفتن داشتم  کی در زیر این دیوار می خوابیدم ، من اگر با عقل و امکانات بودم مانند شیخان در مغازه و دکان خودم می نشستم .
 
 
              *  *   *
 
در عصر زندگی پروین اعتصامی
 
روزگار پروین اعتصامی از روزگاران پر آشوب  ومسئله است.  اختناق سیاسی ودشواری های اجتماعی زمانه ی شاعر را دیگر شاعران هم عصرش در سروده هایشان گاه  به صورت های پوشیده  و گاهی آشکار مطرح کرده اند.اما به نظر می رسد وی با لطافت روح ومناعت اندیشه ای که داشته از کنار همه ی این مسائل گذشته وبه جای منعکس ساختن اوضاع اجتماعی و سیاسی نامطلوب با طرح کلیات اخلاقی و بیان فقرو محرومیت و نیازهای شدید عاطفی به ویژه در نسل جوان به نوعی برداشت اجتماعی_اخلاقی بسنده کرده است.
 
 
 
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
 
گفت:مستی،زان سبب افتان خیزان می‌روی   
گفت:جرم راه رفتن نیست،ره هموار نیست
 
گفت:می‌باید تورا تا خانه‌ی قاضی برم     
گفت:رو صبح آی،قاضی نیمه شب بیدار نیست
 
گفت:نزدیک است والی را سرای،آن‌جا شویم
گفت:والی از کجا در خانه خمار نیست؟
 
گفت:تا داروغه را گوییم،در مسحد بخواب
گفت:مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
 
گفت:دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت:کار شرع،کار درهم و دینار نیست
 
گفت: از بهر غرامت،جامه ات بیرون کنم    
 گفت: پوسیده‌است جز نقشی ز پودوتارنیست
 
گفت:آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت:در سر عقل باید،بی‌کلاهی عار نیست
 
گفت: می بسیار خوردی،زان چنین بیخود شدی
گفت:ای بیهوده گو حرف کم و بسیار نیست
 
گفت:باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت:هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست
 

منبع:  زندگی نامه شاعران ایرانی از رودکی تا امروز

دریافت کد : توجه : شما میتوانید با تغییر مقادیر width و height در کد فوق عرض و ارتفاع دلخواه خود را تنظیم کنید.
نظر شما :
captcha
نظرات بینندگان
انتشار یافته : 39
یوسف ملکی  | ۱۳۹۸ يکشنبه ۴ اسفند
5
1
پاسخ
درود بر روح پاک بانو پروین اعتصامی
captcha
ناشناس  | ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۷ آذر
5
0
پاسخ
سلام ... بسیار عالی و لذت بخش بود.
captcha
ناشناس  | ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
7
3
پاسخ
عالی
captcha
Maryam karami  | ۱۳۹۶ شنبه ۲۸ بهمن
10
5
پاسخ
سلام واقعا عالی....
ممنون از شما
من انسانی میخونم واقعا محتاج بودم به این شعر💙
captcha
ممد  | ۱۳۹۶ جمعه ۲۷ بهمن
10
9
پاسخ
کیف کردم
captcha
ممد  | ۱۳۹۶ جمعه ۲۷ بهمن
15
10
پاسخ
کیف کردم
captcha
امیرحسین  | ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۷ بهمن
10
9
پاسخ
بسیار عالیست

captcha
پرنیان  | ۱۳۹۶ شنبه ۱۴ بهمن
9
7
پاسخ
به به به به به به بسیار زیبا
captcha
سلام دنبال افتان و خيزان در مولوي مي گشتم به پروين  | ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۲ خرداد
15
8
پاسخ
عالي بود از سايت زيبا و نظرات اقا شهرام هم بسيار استفاده كردم
captcha
ناشناس  | ۱۳۹۶ جمعه ۸ ارديبهشت
11
15
پاسخ
آیا این بیت شعر ها بصورت مناضره هستند
captcha
Sepehr  | ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۰ فروردين
13
18
پاسخ
به درد من خورد خوب بود.😙👦👍🦄🎶❤
captcha
شاهرخ  | ۱۳۹۵ جمعه ۲۰ اسفند
34
13
پاسخ
بهتراز این نمی شدممنون
captcha
الی  | ۱۳۹۵ يکشنبه ۸ اسفند
17
18
پاسخ
عالی بود با کار شما شعر خانم پروین را بهتر حفظ کردم
captcha
محمدحسین  | ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۴ بهمن
17
13
پاسخ
من چجوری شعر پروین اعتصامی را حفظ کنم
captcha
پاسخها
امیررضا  | ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۹ فروردين
قشنگ
احمد  | ۱۳۹۵ جمعه ۸ بهمن
23
10
پاسخ
واقعا عالیه.دمتون گرم
captcha
حسام  | ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۳ آذر
18
7
پاسخ
واقعا ممنون تشکر بابت این دوشعر زیبا
captcha
حمیدرضا  | ۱۳۹۵ دوشنبه ۳ آبان
20
8
پاسخ
خیلی عالی بود مشکلم با این شعر حل شد فقط خواهشآ فرق میان این دو شعر را هم در سایت قرار دهید................................تشکر
captcha
Elnaz  | ۱۳۹۵ يکشنبه ۲ آبان
20
10
پاسخ
عالی بود!عالی....
captcha
داوود  | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۹ مهر
22
10
پاسخ
با احترام به نظرات دوستان ، شعر پروين به زبان پارسي است،
شعر مولوي نيز پارسي است
شعر نظامي گنجوي نيز پارسي است
اكثر شعرهاي استاد شهريار هم پارسي است
بدون اينكه بخواهيم تعصب زباني يا قوميتي داشته باشيم
همه اين عزيزان افتخار ايرانند
آذربايجان و گيلان و اصفهان و خراسان و فارس و٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠ همه جزء ايران عزيزند
حرفهايي كه بوي قوميت پرستي و تجزيه طلبي بدهد بهر شكلش مردود است و دلخواه دشمنان و اجانب
همين مردم غيور آذربايجان نگذاشتند آذربايجان از ايران جدا شود
همانگونه كه شهيدان فراوان از جمله برادران آذري زبان نگذاشتند خوزستان و ايلام و كرمانشاه و ..... در جنگ تحميلي از ايران عزيز جدا شود و در آينده هم نخواهند گذاشت
پس شعار زنده باد آذربايجان فقط در قالب زنده باد ايران مفهوم دارد نه به تنهايي
مليت همه ايرانيان جدا از ربان مادري ايرانيست و ملت آذري و ملت كرد و ملت بلوچ و ملت لر و ملت عرب خوزستاني نداريم و نخواهيم داشت بلكه همه مان ملت ايرانيم
وقتي دولت تركيه ادعاي تصاحب مولوي را در دنا مطرح مي كند همه دنيا بي ريشش ميخندند
همينطور وقتي جمهوري استان گونه آذربايجان در مورد نظامي گنجوي ادعايي مي كند باز همه دنيا را خنده فرا ميگيرد
پس بياييد وسط دعوا نرخ تعيين نكنيم
مولوي و شهريار و نظامي و پروين اعتصامي و رودكي و فردوسي متعلق به سرزمين و فرهنگ غني ايراني هستند و محدود كردن آنها به يك اقليم جغرافيايي خاص ظلم به آنان و تمام ملت ايران است
captcha
جعفر  | ۱۳۹۵ پنج شنبه ۱۹ فروردين
26
9
پاسخ
مگر میشود تبریز را کوچک شمرد، مگر میشود پروین اعتصامی زاده تبریز را کوچک شمرد.ما تبریزی ها به داشتن چنین نابغه ای افتخار میکنیم.پروین افتخار تبریز است و تبریز ی ها به احترام این بانوی نابغه تمام قد وایمیستن تا کل دنیا بداند و بفهمد که این دیار دیار آذربایجان است و پروین مادر این دیار است.آنایوردوم آذربایجان.سنی چوخ اایستیرم.جانیم سنع قوربان اولسون آذربایجان. یاشاسین آذربایجان.به فارسی معناش می شود: سرزمین مادری من آذربایجان. تورا خیلی زیاد دوست دارم.جان من فدای تو باشد آذربایجان. زنده آذربایجان
captcha
پاسخها
ما ایرانی ها به داشتن این بانوی بزرگ افتخار میکنیم  | ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۳ آذر
نظر
تینا  | ۱۳۹۴ شنبه ۱۵ اسفند
15
9
پاسخ
بسیار عالی و مورد استفاده بود...و در تحقیقاتم بسیار کمک کرد ممنون از سایت خوبتون
captcha
ستایش  | ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۶ آبان
23
18
پاسخ
به نظر من شعر های این بزرگواران عالیه
امیدوارم من هم بتونم مثل آنها شعر بگم
captcha
ابوذر آهنگر  | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۵ مرداد
19
28
پاسخ
سلام. مرسی از این همه دقت و پژوهش. ولی جای افسوس دارد که شعر پروین که نوعی تقلید و کپی برداری است این همه معروف شده ولی قطعه ی مولانا که اصلی است و بکر این همه ناشناخته است و مورد بی مهری.
captcha
بهروز  | ۱۳۹۴ جمعه ۱۹ تير
20
16
پاسخ
این شعر زیبای پروین اعتصامی براستی که زبیاست وهمینطور شعر بلبل مورش ویا شعر مورسلیمان واغا بسیار زیبا ست
روحش شاد ویادش گرامیباد
captcha
ایرانلی  | ۱۳۹۴ جمعه ۸ خرداد
23
20
پاسخ
واقعا من تشکر می کنم که شعر پروین اعتصامی رو کامل و بدون سانسور گذاشتید! تا به حال تو هیچ سایتی من شعر اعتصامی رو به این کاملی نخونده بودم!
دوباره تشکر می کنم از این کارتون....
captcha
پاسخها
تامای  | ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۹ خرداد
تو کتاب فارسیمونم همینو به طور کامل گذاشته بودن
آتی  | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۷ اسفند
آخه برای چی دوست دارید جو بدید...
سانسور چیه؟؟؟ کی این شعر سانسور شده ؟؟؟فکر می کنید همش باید یه چیز متفاوت بگید یا توهین کنید تا دیده بشید......
صبا  | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۰ ارديبهشت
17
12
پاسخ
بسیار عالی بود مدتی بود از شعر دور بودم این مناظره ذهنم را زنده کرد
هر موقع خسته میشدم از کار از زندگی از اطراف مولانا و پروین و شمس و شعرای نامی بدادم میرسیدند مدتی دور بودم از همه این شادروانان ولی با خواندن این مناظره دوباره زنده شدم
سپاسگذار
captcha
پاسخها
MamMad  | ۱۳۹۴ شنبه ۳۱ مرداد
این شعر حتی توی کتاب درسی دبیرستان هم به این صورته !!
ناشناس  | ۱۳۹۳ شنبه ۲ اسفند
12
6
پاسخ
اگه میشه مناظره خسرو وفرهاد از نظامی رو هم بزارید
captcha
سجاد علیزاده  | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۵ بهمن
13
11
پاسخ
به نظر مناظره مست و محتسب پروین اعتصامی به مراتب قوی تر از مناظره مست و محتسب مولانا هستش
captcha
نورا  | ۱۳۹۳ جمعه ۱۹ دي
12
11
پاسخ
خوب بود
captcha
ناشناس  | ۱۳۹۳ شنبه ۲۰ ارديبهشت
12
20
پاسخ
خوب بود فقط ی خورده وقتشو بیشر کنین :)
captcha
شهرام  | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۵ فروردين
26
16
پاسخ
بنده باید پوژش بطلبم اما فکر کنم داستان مست و محتسب مولانا اینجور روایت بشه درست تر است محتسب یا همون کسی که از مردم حساب کتاب پس می گیره از مست می پرسه تو مست هستی بگو چه خورده ای ؟؟ (توجه چون محتسب سبوی شراب را ناپاک می داند نمی خواهد به سبو دست زده و وضوی خود را باطل نماید لذا قصد دارد بدون دست بردن به این منبع فساد و تنها با پرسش از مست به ماهیت آنچه که مست خورد و باقی ان در سبو مانده پی ببرد) مست در جواب چه خورده ای به محتسب می گه از ان خوردم که در سبو هست (خوب کاملا واضح است محتسب توان دست بردن به سبو را در خود نمی یابد) لذا می پرسد خوب بگو ببینم انچه در سبو هست و تو از آن خورده ای چیست ؟؟ مست می گوید در سبو همان چیزی هست که من از ان خورده ام !! محتسب پاسخ می دهد خوب این که قابل دیدن نیست از اینجا (خفیست) حال دوستان می دانند در فلسفه هرگاه تعریف چیزی به چیز دیگر باشد و تعریف آن چیز دوم با واسطه یا بی واسطه بازگردد به همان اولین چیز ما با دور مواجه هستیم یعنی الف دلیل ب باشد و ب دلیل ج و ج دوباره از ابتدا خود دلیل الف شود ! لذا می فرماید دور می شد این سئوال و این جواب . و کاملا واضح است در این شرایط محتسب عزیز همچون خر در خلاب گیر خواهند نمود و ادامه داستان که به زیبایی بیان فرمودید .
captcha
پاسخها
سیما برکتی  | ۱۳۹۶ شنبه ۱۱ آذر
لذت بردم دستت درد نکنه
حسن  | ۱۳۹۲ پنج شنبه ۸ اسفند
29
13
پاسخ
سلام به همگي فوق العاده بود بازم از اين كارا بكنين
captcha
رویا  | ۱۳۹۲ پنج شنبه ۲۶ دي
35
13
پاسخ
خیلی عالی بود...عاشق منظاره های پروینم....مرسی
captcha
پاسخها
123  | ۱۳۹۴ سه شنبه ۶ بهمن
عاشق منظاره های
ناشناس  | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۶ آذر
باوشه!!!!
مجید  | ۱۳۹۲ يکشنبه ۸ دي
31
11
پاسخ
سلام، هر دو شعر زیبا و قابلیت اجرا دارد. اما باید ما بین دو داستان دیگر قرار گیرد . یعنی سه داستان با هم یک موضوع را مطرح کنند، با سه منظر متفاوت .( اپیزود) البته به عقیده حقیر ...
captcha
سجاد  | ۱۳۹۲ پنج شنبه ۵ دي
26
17
پاسخ
عالیه
captcha
مجتبی  | ۱۳۹۲ چهارشنبه ۲۴ مهر
32
22
پاسخ
مرسی مولانا مرسی اعتصامی
captcha
رضا صبری  | ۱۳۹۲ شنبه ۴ خرداد
42
14
پاسخ
به اون بزرگی نوشته پروین اعتصامی و مولانا بعد میگی از کیه
خیلی خیلی خوب بودن ممون بابت گرد آوری و انتشارشون
پروین اعتصامی واقعا شعرهاش حرف نداره
captcha
بشير  | ۱۳۹۲ چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت
33
21
پاسخ
سلام واقعاعالي بود............احسنت
captcha
امین  | ۱۳۹۲ چهارشنبه ۱۴ فروردين
27
32
پاسخ
این ابتکار زیبا گار چه کسی است ؟
captcha