نوام چامسکی نویسنده و نظریهپرداز برجسته آمریکایی و از منتقدان سیاستهای واشنگتن هفته گذشته برای دریافت مدرک افتخاری و سخنرانی در دانشگاه آمریکایی بیروت، در این لبنان بود.
روزنامه لبنانی الاخبار با او درباره مناقشه کنونی در سوریه، ماجرای جاسوسی فاش شده توسط ادوارد اسنودن و پیامدهای بهار عربی گفتوگو کردهاست.
×فکر میکنید خاورمیانه به جایی رسیده که توافقنامه سایکس_پیکو باید بازنویسی شود؟
به نظر من توافقنامه سایکس_پیکو در حال فروپاشی است که البته این پدیده جالبی است. یک قرن از آن توافقنامه میگذرد. توافقنامهای که تحمیل شده استعمارگران بود و هیچ مشروعیتی نداشت. مرزهایی که در نتیجه آن توافقنامه تعیین شد هیچ دلیل و منطقی جزمنافع قدرتهای استعماری نداشت. البته در بقیه دنیا هم همین است. یافتن یک مرز که توجیهپذیر باشد از جمله مرز میان آمریکا و مکزیک یا مرز میان آمریکا و کانادا دشوار است. به سراسر دنیا که نگاه کنید هر مناقشهای نتیجه دوران استعمار و مرزگذاریهای آن دوره است و ربطی به مردم کشورها ندارد. توافقنامه سایکسپیکو در حال فروپاشی است. هر چه در سوریه روی دهد که هیچ کس نمیتواند پیشبینی کند چه میشود، به هر حال بخشهایی از سوریه جدا میشود. مناطق کرد نشین خودمختار میشوند و با بخشهای خودمختار شمال عراق و حتی بخشهایی از جنوب شرقی ترکیه مرتبط خواهند شد. اینکه برای بقیه کشور چه اتفاقی میافتد قابل پیشبینی نیست.
×فکر میکنید مرزهای جدید را جمعیت و مردم کشورها میسازند یا استعمارگران جدید؟
-امیدوارم مردم این کار را بکنند اما ساز و کار دنیا اینطور نیست. شاید روزی چنین شود. اما فعلا که وضعیت به گونه دیگری است.
×شما فراخوان حمایت از معترضان ترکیه را دادید. این اعتراضها را چگونه میبینید؟
-فکر میکنم معترضان میدان تقسیم کار بزرگی دارند انجام میدهند. این موضوع اهمیت جهانی دارد. واکنش اولیه حکومت اردوغان تا حدی شبیه مبارک و اسد بود. یعنی واکنشی سخت به درخواستهایی مشروع. اخبار حاکی از آن است که دورنمایی از توافق صلح در این مناقشه دیده میشود.
×میتوان آنچه در ترکیه روی میدهد را به وقایع دو سال گذشته سوریه مرتبط دانست؟
-به نظرم آنچه در ترکیه روی میدهد بخشی از خیزش سراسری در سراسر جهان است علیه سیاستهای اجتماعی و اقتصادی مستبدانه که طی یک نسل گذشته در همه جا تحمیل شدهاست. این سیاستها واکنشهای زیادی همه جا ایجاد کرده که بعضی از این واکنشها هم موفقیتآمیز بودهاست. موفقترین نمونه آمریکای لاتین است. آمریکای لاتین برای اولین بار در ۵۰۰ سال گذشته خود را از سلطه غرب رهانیده که این آغاز تحول است. فکر میکنم بهار عربی بخشی از همین خیزش بود. در اروپا در کشورهایی مانند یونان، اسپانیا و فرانسه هم این خیزش ایجاد شده و جنبشهای مردمی علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی شکل گرفتهاست. اروپا ثروتمند است اما سیر تحولات به سمت فروپاشی دولت رفاه پیش میرود.
×درباره ماجرای ادوارد اسنودن چه فکر می کنید؟
-اول از همه فکر میکنم او یک اقدام قهرمانانه انجام دادهاست. این کار درستترین کاری بود که یک شهروند میتوانست انجام دهد یعنی به اطلاع مردمش برساندکه دولت دارد چه میکند. مردم باید بدانند نمایندگانشان چه میکنند. البته دولتها هرگز چنین چیزی نمیخواهند. آنها میخواهند کارشان در خفا باشند. من زمان زیادی برای بررسی اطلاعات و مدارک طبقهبندی در آمریکا صرف کردم. آمریکایی که شاید آزادترین جامعه دنیا باشد. اکثر مدارک و اسناد در این کشور طبقهبندی شده است تا از دولت دربرابر مردم محافظت کند. به نظر من هر کسی برای کنار زدن این پوشش از روی اسناد و مدارک تلاش کند، کار بزرگی انجام دادهاست. برنامههای دولت در این زمینه واقعا غیرمشروع است و باید آن را افشا کرد. این افشاگری حتما مشکلاتی به همراه میآورد. اما باید تحمل کرد.
×بعد از حملات یازده سپتامبر آمریکاییها این سوال را میپرسیدند که چرا بقیه دنیا از ما نفرت دارد؟ الان هم میتوان این سوال را مطرح کرد؟
-به نظر من این مسئله جالب است زیرا این سوال خیلی وقت پیش یعنی در سال ۱۹۵۸ هم پرسیده شدهبود وقتی آیزنهاور رئیسجمهور وقت آمریکا از تیمش پرسید چرا چنین کارزار نفرتی علیه ما در جهان عرب و از سوی مردم و نه دولتها، ایجاد شدهاست. همان سال شورای امنیت ملی آمریکا که اصلیترین نهاد برنامهریزی در واشنگتن بود، سندی را منتشر کرد که تا چهار سال بعد مورد توجه افکار عمومی قرار داشت. در آن سند توضیح داده شدهبود که در جهان عرب این برداشت وجود دارد که آمریکا حامی دیکتاتورهاست و مانع دمکراسی و این کار را میکند چون میخواهد منابع انرژی جهان عرب را در کنترل داشتهباشد. در این سند آمدهبود که آمریکا باید این کار را بکند حتی با وجود این نفرتی که وجود دارد. این مربوط به سال ۱۹۵۸ بود. بعد از حملات یازده سپتامبر، جورج بوش این سوال را مطرح کرد که چرا آنها از ما نفرت دارند؟ پاسخ او این بود که آنها از آزادی ما نفرت دارند و از این حرفها. دفتر تحقیقات پنتاگون مطالعهای انجام داد و نتیجه همان تایید حرف شورای امنیت ملی آمریکا در سال ۱۹۵۸ بود.
×پرسش دوم این است : چرا آمریکاییهااز حاکمانشان نفرت دارند؟
-آمریکاییها؟ نه اینطور نیست. آمریکاییها هیج ایدهای درباره سیاستمدارانشان ندارند.
×نظرتان درباره اسرائیل چیست؟
-اسرائیل در سال ۱۹۷۱ تصمیم مهمی گرفت. در سال ۱۹۷۱ مصریها به اسرائیل پیمان صلح پیشنهاد دادند که در آن حق فلسطینیها اصلا دیده نشدهبود و فقط وعده عقبنشینی از صحرای سینا و صلح و امنیت کامل برای مصر در آن بود. اسرائیل به فکر امنیت و قدرتش است و به این دلیل میتواند ادامه دهد که آمریکا از او حمایت میکند. اگر آمریکا حمایت از اسرائیل را متوقف کند اسرائیل نمیتواند ادامه دهد. اسرائیل این روزها حرفهای تهدیدآمیزی درباره لبنان میزند. نمیدانم دنبال میکنید یا نه. این حرفها را به صورت علنی نمیگویند اما وقتی حرفهای افراد اطلاعاتی و نظامی و بعضی مقامات دولت را دنبال کنید میبینید که میگویند نمیگذاریم سلاح به دست حزبالله برسد. حرف آنها این است اگر دفعه بعد جنگی دربگیرد، چند روز بیشتر طول نمیکشد و کل لبنان را نابود میکنیم.
×فکر نمیکنید آمریکا برای متوقف کردن اسرائیل کاری کند؟
-نه در دولت اوباما. او اولین رئیسجمهور آمریکاست که هیج محدودیتی برای اسرائیل ایجاد نکردهاست. همه روسای جمهور قبلی در دورههای مختلف اسرائیل را به نوعی محدود میکردند. مثلا ریگان در سال ۱۹۸۲ از حمله به لبنان حمایت کرد اما در نیمه اوت به اسرائیل دستور داد که این حمله را متوقف کند زیرا برای منافع آمریکا دردسرساز شدهبود. ×ارتباطی میان تصمیم اوباما برای مسلح کردن مخالفان سوریه با اسرائیل میبینید؟
-اینها دو مسئله جداگانه هستند. اول اینکه اسرائیل مخالف اسد نبود. وضعیت سوریه تحت حکومت اسد مورد قبول و رضایت اسرائیل بود. آمریکا هم مخالفتی با اسد نداشت. او در زمینههای اطلاعاتی با آمریکا همکاری میکرد. الان هم اسرائیل نمی خواهد که رژیم اسد سقوط کند.
×آیا بهار عربی را بهار عربی مینامید یا نام دیگری برای آن دارید؟
-به نظر من این اسم مناسبی است. البته الان نباید گفت که به سمت زمستان عربی پیش میرویم. شاید این پاییز عربی باشد. به نظر من این روند ادامه دارد و این الگویی است که در سراسر دنیا شروع شده. ×شما هنوز خوشبین هستید؟
-چاره و انتخاب دیگری نداریم. یک یا دو نسل دیگر همه ما زیر آب میرویم. اما به هر حال احتمالاتی برای امید و پیشرفت وجود دارد.
منبع:سیاست ما